خلاصه داستان: زندگی در زاغه های یک شهر ثروتمند ، رودو و پدر پرورش دهنده او سعی می کنند با بقیه ساکنان این شهر همزیستی کنند ، اما رودو از هدر رفتن طبقه بالایی تحقیر می کند. با نادیده گرفتن هشدارهای اطرافیان ، رودو به طور مرتب در جستجوی هر چیز مفید یا ارزشمند برای نجات از "پرتگاه" - یک سوراخ عظیم که هر چیزی که زباله در نظر گرفته شود ، از جمله مردم ، از جمله مردم ، از طریق زباله های این شهر شایع می شود. پدر بیولوژیکی رودو یکی از این افراد بود که پس از متهم به قتل ، به پرتگاه پرتاب شد.
یک روز ، پس از دویدن به چهره ای مرموز در راه خانه ، رودو برای یافتن بدن در حال مرگ رگتو روی زمین باز می گردد. وی بلافاصله توسط مقامات در صحنه پیدا می شود و به قتل متهم می شود. هیچ کس به ادعاهای خود در مورد بی گناهی اعتقاد ندارد و او را به پرتگاه پرتاب می کند. با این حال ، او به جای مرگ ، خود را در مکانی عجیب و ناپاک و ناخوشایند که توسط هیولا ساخته شده از سطل زباله احاطه شده است ، پیدا می کند.
هنگامی که رودو مورد حمله هیولاهای گفته شده قرار می گیرد ، وی توسط مردی به نام انژین نجات می یابد ، که خود را "پاک کننده" نشان می دهد - شخصی که از سلاح های ویژه ای به نام سازهای حیاتی برای مبارزه با این موجودات استفاده می کند. برای اینکه انتقام خود را از کسی که Regto را کشته است ، با اکراه با اکراه پاک کننده تر شود تا بتواند راه خود را به عقب و خارج از پرتگاه بجنگد.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: یک پیشگویی وحشتناک بر جادوگر جوان "نیکو" چیره شده است. آیا دوست دوران کودکی او "موریهیتو" می تواند او را ایمن نگه دارد یا جادوی خارج از کنترل نیکو مانع خواهد شد؟
خلاصه داستان: "این حزب نیازی به یک جادوگر بی کفایت ندارد که فقط بتواند از جادوی حمایتی استفاده کند. شما اخراج شده اید ، الک یگر."
ناگهان ، الک ، یک جادوگر دادگاه که به حزب ولیعهد پیوسته بود تا به او کمک کند تا سیاه چال ها را فتح کند - از حزب تبعید شد. و نه فقط حزب ، بلکه آزار و اذیت ولیعهد او را از کاخ سلطنتی نیز تبعید کرده است ، و یک دوست از "آکادمی جادویی" به الک ، که در پایان شوخ طبعی خود بود ، نزدیک شد.
"سلام ، الک. آیا می خواهید سعی کنید دوباره سیاه چال را با ما فتح کنید؟"
و به همین ترتیب ، به همراه دوستانی که او با آنها مهمانی می کردند ، الک دومین سفر خود را در زندگی آغاز می کند. این داستان ماجراجویی یک جادوگر سابق دادگاه است که رها شده است.
چهار سال پیش ، "دوره ماندگار" ، یک مهمانی چهار نفره که "افسانه ای" خوانده شده بودند ، به تدریج نام خود را در سراسر جهان گسترش داده است.
(منبع: Kodansha ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: "من برای خوردن شما آمده ام" ، بنابراین به آرامی در حالی که او از دریا بیرون می آید ، شیوری پری دریایی را بیان می کند و دختر دبیرستانی Hinako را با دست می گیرد. Hinako به تنهایی در یک شهر کنار دریا زندگی می کند و دارای بدن غیرمعمول و خوشمزه ای است که برای هیولاهای اطراف مقاومت ناپذیر است. برای اطمینان از اینکه او به بهترین شرایط بالغ می شود ، شیوری به دنبال محافظت از هیناکو است - همه به این ترتیب که روزی می تواند هر قطعه ای از او را بلع کند. احساسات هیناکو چه خواهد شد زیرا این مرگ ناعادلانه بر او بسته می شود ...؟
(منبع: ین پرس)
خلاصه داستان: Toujima Tanzaburou تمام زندگی خود را صرف تعقیب یک رویا کرده است: برای تبدیل شدن به کامن سوار. اکنون ، در 40 سالگی ، واقعیت تقریباً او را به خود جلب کرده است ، و او در آستانه رها کردن خیال کودکی خود است.
یعنی تا زمانی که او در یک موج جنایتی به رهبری باند "شوکه کننده جعلی" گرفتار نشود-رویای طولانی مدت خود را به چیزی بسیار خطرناک تر سوق داد.
آنچه به عنوان سفر یک قهرمان وانمود شروع می شود به سرعت چیزی واقعی می شود. Fantasy نهایی Kamen Rider در حال شروع است!
(منبع: اخبار مال)
خلاصه داستان: اگر دختری شما را اذیت می کند ، این بدان معنی است که او شما را دوست دارد!
متأسفانه ، آکیترو از تجربه می داند که اینگونه نیست. از آنجا که هر دختری که با او تعامل دارد ، چیزی جز توهین به او نشان نمی دهد ، و او یک تاریخ واحد از آن به ثمر نمی رساند! خوشبختانه ، او بیشتر نگران این است که یک نقطه برای او و دوستان خود در توسعه بازی در تجارت عموی خود فراهم کند.
اما وقتی دایی او شرایطی را به او می اندازد که شامل بازی بخشی از دوست پسر دخترش است ، آکیترو چاره ای جز گرفتن آن ندارد. خواهر بهترین دوستش ایروها ، که او را بی امان آزار می دهد ، به اخبار فکر خواهد کرد؟
(منبع: J-Novel Club)
خلاصه داستان: این دوره Edo است. ایچیتارو ، استاد جوان ناگازاکیا ، یکی از بزرگترین فروشگاه های نیهونباشی ، از بدو تولد از سلامتی ضعیف برخوردار بوده و قادر به بیرون رفتن نیست. با این حال ، Ichitarou همیشه توسط شیاطین مانند شیراساوا و اینوگامی که به او خدمت می کنند محافظت می شود. یک شب ، Ichitarou مخفیانه بیرون می رود و شاهد قتل است. از آن روز به بعد ، قتل های عجیب و غریب یکی پس از دیگری در ادو شروع می شود ... با کمک شیاطین ، جستجوی ایشیتارو برای مقصر آغاز می شود!
(منبع: سایت رسمی ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: با یک لبخند ، OOTA از نمرات آزمون تک رقمی خود چشم پوشی می کند و منبع جدیدی از سرگرمی را جستجو می کند. او به زودی توسط همکلاسی خود کاشیوادا ، دانش آموز مرموز که به طور مداوم چهره ای خالی می پوشد ، اسیر می شود. اووتا توطئه می کند تا از طریق ترس و وحشت و طرح های بدبختانه رفتار خود را بشکند ، اگرچه به نظر می رسد تاکتیک های او همیشه آتش سوزی می کند.
اووتا به عنوان دلقک کلاس شناخته می شود و دائماً توسط معلم خود نظم و انضباط می یابد ، که ادعا می کند "چهره او آن را از بین می برد". به هیچ وجه تقصیر خود را ندارد ، او فاقد کنترل احساسات و بیان صورت خود است. از طرف دیگر ، کاشیوادا به نظر می رسد که دائماً بی احساس و غیرقابل خواندن است - هیچ کس نمی داند چه فکر می کند!
Oota و Kashiwada مخالفان کاملی هستند ، اما این امر مانع از ایجاد یک رابطه منحصر به فرد بین آنها نمی شود. از آنجا که آنها احساسات خود را نسبت به یکدیگر درک می کنند ، این سؤال مهم را ایجاد می کند: آیا مخالفان واقعاً جذب می کنند؟
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: همه به تنهایی پس از پایان روزها ، دو دختر از طریق ویرانه های خالی ژاپن دوچرخه می گیرند - و آنها قصد ندارند اجازه دهند که فروپاشی تمدن در راه گشت و گذار باشد! حتی وقتی جهان به پایان می رسد ، سفر آنها ادامه می یابد.
(منبع: ین پرس)
خلاصه داستان: داستان با ساندا ، دانش آموز سال دوم دبیرستان آغاز می شود و با یک چاقوی آشپزخانه توسط همکلاسی خود Fuyumura مورد حمله قرار می گیرد. در حالی که ساندا در ابتدا نمی توانست وضعیت را حس کند ، او به تدریج باور کرد که اقدامات فیومورا فقط به معنای اقدامات ناشی از دومی است که یک مرحله بلوغ عجیب و غریب است.
اما این در واقع یک سوء تفاهم بود. Fuyumura به طور جدی سؤال می کند که آیا ساندا در واقع فرزندان یک خانواده خاص است ...
(منبع: MU)