خلاصه داستان: Toujima Tanzaburou تمام زندگی خود را صرف تعقیب یک رویا کرده است: برای تبدیل شدن به کامن سوار. اکنون ، در 40 سالگی ، واقعیت تقریباً او را به خود جلب کرده است ، و او در آستانه رها کردن خیال کودکی خود است.
یعنی تا زمانی که او در یک موج جنایتی به رهبری باند "شوکه کننده جعلی" گرفتار نشود-رویای طولانی مدت خود را به چیزی بسیار خطرناک تر سوق داد.
آنچه به عنوان سفر یک قهرمان وانمود شروع می شود به سرعت چیزی واقعی می شود. Fantasy نهایی Kamen Rider در حال شروع است!
(منبع: اخبار مال)
خلاصه داستان: در وسط یک توپ ، نامزد اسکارلت ، کایل ، ناگهان نامزدی آنها را صدا می کند. او به دروغ متهم به قلدر بودن است و مردم ناعادلانه او را "شرور" می نامند. اشراف و خانواده های نجیب همه او را محکوم می کنند. سالها بود که او مجبور شد با سوءاستفاده و احمقانه خود کنار بیاید ، اما دیگر نمی تواند از آن استفاده کند! در پایان شوخ طبعی ، او یک مورد آخر را درخواست می کند. تا به او مشت خوبی در چهره بدهد. بنابراین داستان انتقام اسکارلت از کایل و کرونی های او آغاز می شود! خیالی در مورد یک جنگنده زیبا و در عین حال سرکشگر ، که اجازه نمی دهد کسی از او استفاده کند !!
(منبع: آلفا مانگا)
خلاصه داستان: بیایید راه برویم و صحبت کنیم. آیا می توانید بلند شوید؟
دروغ گونوسیا دروغ می گوید. آنها با وانمود به انسان بودن ، آنها نزدیک می شوند ، فریب و فریب می دهند و سپس هر شخص را در مجاورت جهان ، یک قربانی در هر زمان ریشه کن می کنند.
خدمه یک سفینه فضایی در حال حرکت ، در برابر یک تهدید مرموز و کشنده که به عنوان "گنوسیا" شناخته می شود و هیچ تصوری از این که در بین آنها واقعاً دشمن است ، روبرو نیست ، طرحی ناامید کننده برای بقا ایجاد می کند. مشکوک ترین آنها در بین آنها یک به یک در "خواب سرد" قرار می گیرد ، در تلاش برای خلاص شدن کامل کشتی گنوسیا.
با این حال ، تقریباً غیرممکن است که بگوییم آیا هر شخص در خواب سرد است ، واقعاً گنوسی بود - یا فقط یک قلاب فقیر و ناگوار ، که توسط Gnosia برای بقای خود قربانی شده است. آیا انسانها می توانند پیروز شوند؟ یا بشر محکوم است ...؟
(منبع: بازیگری)
خلاصه داستان: همه به تنهایی پس از پایان روزها ، دو دختر از طریق ویرانه های خالی ژاپن دوچرخه می گیرند - و آنها قصد ندارند اجازه دهند که فروپاشی تمدن در راه گشت و گذار باشد! حتی وقتی جهان به پایان می رسد ، سفر آنها ادامه می یابد.
(منبع: ین پرس)
خلاصه داستان: "این حزب نیازی به یک جادوگر بی کفایت ندارد که فقط بتواند از جادوی حمایتی استفاده کند. شما اخراج شده اید ، الک یگر."
ناگهان ، الک ، یک جادوگر دادگاه که به حزب ولیعهد پیوسته بود تا به او کمک کند تا سیاه چال ها را فتح کند - از حزب تبعید شد. و نه فقط حزب ، بلکه آزار و اذیت ولیعهد او را از کاخ سلطنتی نیز تبعید کرده است ، و یک دوست از "آکادمی جادویی" به الک ، که در پایان شوخ طبعی خود بود ، نزدیک شد.
"سلام ، الک. آیا می خواهید سعی کنید دوباره سیاه چال را با ما فتح کنید؟"
و به همین ترتیب ، به همراه دوستانی که او با آنها مهمانی می کردند ، الک دومین سفر خود را در زندگی آغاز می کند. این داستان ماجراجویی یک جادوگر سابق دادگاه است که رها شده است.
چهار سال پیش ، "دوره ماندگار" ، یک مهمانی چهار نفره که "افسانه ای" خوانده شده بودند ، به تدریج نام خود را در سراسر جهان گسترش داده است.
(منبع: Kodansha ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: لوفاس مفاهل، ارباب بال سیاه و رهبر دوازده ستاره بهشت، شکست خورده است.
دویست سال پس از شکست او در دستان هفت قهرمان، مردی در بدن شخصیت بازی Exgate، لوفاس، بیدار می شود. دنیای بازی Exgate که او می دانست دیگر توسط انسان ها اداره نمی شود - و دیگر فقط یک بازی نیست. Exgate دنیایی برای خودش است که در آن شخصیت ها درست مثل او فکر می کنند، احساس می کنند و زندگی می کنند. لوفاس از طریق Exgate سفر می کند و به دنبال دوازده ستاره بهشت که مدت ها منحل شده بود.
لوفاس بدون کشور، ارتش یا متحدان است. یک سوال باقی می ماند: دلیل واقعی تبدیل شدن یک مرد معمولی به Exgate به عنوان Lufas چیست؟
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: با یک لبخند ، OOTA از نمرات آزمون تک رقمی خود چشم پوشی می کند و منبع جدیدی از سرگرمی را جستجو می کند. او به زودی توسط همکلاسی خود کاشیوادا ، دانش آموز مرموز که به طور مداوم چهره ای خالی می پوشد ، اسیر می شود. اووتا توطئه می کند تا از طریق ترس و وحشت و طرح های بدبختانه رفتار خود را بشکند ، اگرچه به نظر می رسد تاکتیک های او همیشه آتش سوزی می کند.
اووتا به عنوان دلقک کلاس شناخته می شود و دائماً توسط معلم خود نظم و انضباط می یابد ، که ادعا می کند "چهره او آن را از بین می برد". به هیچ وجه تقصیر خود را ندارد ، او فاقد کنترل احساسات و بیان صورت خود است. از طرف دیگر ، کاشیوادا به نظر می رسد که دائماً بی احساس و غیرقابل خواندن است - هیچ کس نمی داند چه فکر می کند!
Oota و Kashiwada مخالفان کاملی هستند ، اما این امر مانع از ایجاد یک رابطه منحصر به فرد بین آنها نمی شود. از آنجا که آنها احساسات خود را نسبت به یکدیگر درک می کنند ، این سؤال مهم را ایجاد می کند: آیا مخالفان واقعاً جذب می کنند؟
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: داستان با ساندا ، دانش آموز سال دوم دبیرستان آغاز می شود و با یک چاقوی آشپزخانه توسط همکلاسی خود Fuyumura مورد حمله قرار می گیرد. در حالی که ساندا در ابتدا نمی توانست وضعیت را حس کند ، او به تدریج باور کرد که اقدامات فیومورا فقط به معنای اقدامات ناشی از دومی است که یک مرحله بلوغ عجیب و غریب است.
اما این در واقع یک سوء تفاهم بود. Fuyumura به طور جدی سؤال می کند که آیا ساندا در واقع فرزندان یک خانواده خاص است ...
(منبع: MU)
خلاصه داستان: این دوره Edo است. ایچیتارو ، استاد جوان ناگازاکیا ، یکی از بزرگترین فروشگاه های نیهونباشی ، از بدو تولد از سلامتی ضعیف برخوردار بوده و قادر به بیرون رفتن نیست. با این حال ، Ichitarou همیشه توسط شیاطین مانند شیراساوا و اینوگامی که به او خدمت می کنند محافظت می شود. یک شب ، Ichitarou مخفیانه بیرون می رود و شاهد قتل است. از آن روز به بعد ، قتل های عجیب و غریب یکی پس از دیگری در ادو شروع می شود ... با کمک شیاطین ، جستجوی ایشیتارو برای مقصر آغاز می شود!
(منبع: سایت رسمی ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: افراد مبتلا به ماموتارو و خون اونی که از طریق رگ های خود می روند ، رقابت دیرینه ای را حفظ می کنند. Oni بی دقتی ، بثورات و بی نظمی است ، در حالی که Momotarou از دنیای بشر در برابر ONI غیرقابل کنترل محافظت می کند. Shiki Ichinose یک نوجوان بی پروا و غیرمسئولانه است که از مخالفت خود آگاه است و حتی به اخراج خود از مدرسه افتخار می کند. علی رغم نگرش عصیانگر شیکی ، پدر پرورش دهنده وی ، Tsuyoshi ، عمیقاً به او اهمیت می دهد.
عشق فداکارانه Tsuyoshi به زودی در یک حادثه انفجاری نشان داده می شود که یک ماموتارو در جستجوی شیکی می کند. به عنوان یک خود مادوتارو ، Tsuyoshi سالهاست که شیکی را پنهان می کند و ریشه های Oni خود را حتی از او مخفی نگه می دارد. در حالی که او جان خود را برای نجات شیکی و اعتراف به همه چیز در نفس در حال مرگ خود می گذارد ، خون اونیی شییکی برای اولین بار بیدار می شود و او را به یک هیولا ناعادلانه که با خشم و عطش انتقام جویی سرریز می شود ، تبدیل می کند.
طغیان لحظه ای Shiki توجه Naito Mudano ، معلم ONI را در آکادمی Rakshasa - یک موسسه برای Young Oni که نیاز به درک و تکمیل قدرت خود دارند ، جلب می کند. قبل از اینکه شیکی بتواند از پدرش انتقام بگیرد ، باید یاد بگیرد که ماهیت سرسخت و تحریک آمیز خود را کنترل کند و مهمتر از همه ، با خون شیطانی خود بجنگد.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]