خلاصه داستان: پس از مرگ پادشاه شیاطین، خلاء قدرت بوجود آمده تعادل جهان را به هم ریخته است. شاهان خودخوانده اهریمن از جهان های مختلف که مشتاق ادعای این قدرت برای خود هستند، در شاهزاده لیتیا جمع می شوند تا برای آن مبارزه کنند. در میان آنها، استاد شمشیرباز سوجیرو یاگیو به دنبال این است که این موقعیت را برای خود بگیرد. سوجیرو به همراه توئی کاگیزومه نو یونو، دختر جوانی که از دست ارتشی از گولمها که شهرش را ویران کردند، نجات داد، وارد لیتیا میشود تا در راه رسیدن به این عنوان مبارزه کند...
خلاصه داستان: به عنوان یک پسر جوان، شاهزاده اسکار لیث اینکراتوس لوز فارساس توسط جادوگر سکوت مورد نفرین قرار گرفت و این امر باعث شد که هیچ زنی برای او فرزندی داشته باشد. پس از 15 سال جستجوی بیثمر راهی برای از بین بردن این طلسم، اسکار به کمک یک جادوگر دیگر متوسل میشود. برای این منظور، او به برج لاجوردی، خانه جادوگر ماه لاجوردی می رود. بالا رفتن از برج کار آسانی نیست. برای چندین دهه، هیچ کس بر مجموعه ای از تله ها، پازل ها و دشمنانی که برای دفع هر چالشی طراحی شده اند غلبه نکرده است. اسکار اما به راحتی به قله صعود می کند و در آنجا با جادوگر افسانه ای تیناشا ملاقات می کند. در کمال تعجب شاهزاده، تیناشا با وجود صدها سال سن، مانند یک زن جوان زیبا در اواخر نوجوانی به نظر می رسد.
اسکار شرایط خود را برای جادوگر توضیح می دهد که به سرعت ماهیت واقعی رنج او را درک می کند. اگرچه او ادعا می کند که خنثی کردن طلسم بسیار دشوار است، تیناشا راه حلی را پیشنهاد می کند - پیدا کردن شریک اسکار که قادر به مقاومت در برابر اثرات نفرین باشد.
اسکار که متوجه می شود چنین زنی درست جلوی چشمان اوست، با جسارت به جادوگر می گوید که با او ازدواج کند. اگرچه او به سرعت طرد می شود، شاهزاده جوان حاضر به عقب نشینی نمی شود و هر دو در نهایت به توافق می رسند: تیناشا برج را ترک می کند و سال آینده با اسکار زندگی می کند. همانطور که این دو به جستجوی راهی برای رفع نفرین اسکار ادامه می دهند، خبر خروج تیناشا از انزوا پخش می شود و توجه همه نوع آشنای قدیمی را به خود جلب می کند.
خلاصه داستان: یک دهه قبل، اولین دروازهها در سرتاسر جهان پدیدار شدند و بشریت در پرتگاهی عمیق گرفتار شد. انسانهای مختلف به شکارچی تبدیل شدند و تواناییهای مافوق بشری به آنها بخشیده شد و ..
خلاصه داستان: لهستان قرن پانزدهم - افراد بخاطر طرز فکر و عقایدشان در آتش سوزانده می شوند. رافال، یک کودک اعجوبه، در رشته الهیات دانشگاهبا مردی مرموز آشنا می شود و در میان ایده های بدعت آمیز شروع به تحقیق در مورد یک "حقیقت" بالقوه می کند...
خلاصه داستان: با "هارو تننوجی"، شخصیتی کاریزماتیک که همه بدون در نظر گرفتن سن یا جنسیتش او را دوست دارند، آشنا شوید. ممکن است او فردی ساده لوح به نظر برسد، اما در او، شخصیت جاه طلبی تزلزل ناپذیر برای موفقیت نهفته است. هنگامی که یک موقعیت معتبر در بزرگترین شرکت فناوری اطلاعات کشور، "Dragon Bank" به او پیشنهاد شد، او کار غیرمنتظره ای را انجام می دهد - آن را به نفع شروع یک سفر کارآفرینی در کنار دوستش Manabu Taira رد می کند. هدف جسورانه آنها: جمع آوری خیره کننده 1 تریلیون دلار است...
خلاصه داستان: تایکی اینوماتا، دانش آموز سال سوم دبیرستان در آکادمی Eimei، پس از پیوستن به تیم بدمینتون دبیرستان، سعی می کند هر چه زودتر در تمرینات آزاد شرکت کند. اما هر چقدر هم تلاش کند، همیشه فردی که یک قدم جلوتر از اوست چیناتسو کانو است، دانشجوی سال اول دبیرستان که عاشق تایکی است...
چیناتسو ستاره نوظهور تیم بسکتبال است و شکاف بین او و تایکی نمی تواند بیشتر باشد. اگرچه تایکی یک بدمینتونباز خوب است، اما محبوبیت او به چیناتسو نزدیک نیست، و ..
خلاصه داستان: این انیمه ادامه ی داستان Fairy Tail هیرو ماشیما است که بر ناتسو دراگنیل و تیمش از انجمن جادوگران تمرکز دارد که هدفشان تکمیل یک ماموریت ناتمام و صد ساله است...