خلاصه داستان: مانند هر بانوی نجیب مناسب ، باید سلیقه های خاصی داشته باشید. برای Melphiera Marchalrayd ، او فقط اتفاق می افتد که یک پروتئین نسبتاً عجیب و غریب - Monsters! اما قضاوت نکنید! علیرغم شهرت بد آن ، از گوشت هیولا می توان در غذاهای نفیس استفاده کرد و Melphiera مصمم است که نظر پادشاهی را در مورد آن تغییر دهد! متأسفانه ، از زمان اولین حضور در جامعه ، ملفیرا در تلاش است تا مسابقه بی نقص خود را پیدا کند ... تا اینکه او با "دوک خون" از گالبرایت بی باک ملاقات کرد!
خلاصه داستان: پس از بیدار شدن از خواب طولانی کرایوژنیک ، دانش آموز دبیرستانی آکیرا حیمگامی خود را در دنیایی می یابد که دیگر نمی شناسد. این شهر در ویرانه های جنگ قرار دارد ، جامعه اکنون توسط سازمانی به نام اوول اداره می شود و ازدواج سنتی با سیستم جدیدی که به نام "السی" شناخته می شود جایگزین شده است.
در حالی که آکیرا در تلاش است تا این آینده را به طرز چشمگیری تغییر دهد ، چهره ای آشنا در مقابل او ظاهر می شود - یوگور ، که شباهت محکمی به دوست دخترش Towasa دارد. به شوک او ، یوگور به آرامی لبخند می زند و پیشنهاد می کند: "آکیرا ... لطفا با من ازدواج کنید."
آکیرا که از پیشنهاد ناگهانی خود گیج شده است ، موافقت می کند با یوگور سفر کند و امیدوار باشد که در جایی از این جهان ، Towasa واقعی هنوز زنده است.
در طول سفر خود ، آنها در این دوره جدید با اشکال در حال تحول عشق روبرو می شوند و به معنای پیوند آنها واقعاً تأمل می کنند.
(منبع: اخبار مال)
خلاصه داستان: Kannawa-senpai چیزهای زیادی در نظر گرفته می شود ، اما قطعاً صاف یکی از آنها نیست. سپس او با كامگاوا ، كوه جدید خود ملاقات می كند. او ناز ، کمی ناراحتی و صحبت کردن با آن آسان است. چگونه این Senpai بی دست و پا می تواند این احساسات جدید را برطرف کند؟!
(منبع: رسانه های کامیکی)
خلاصه داستان: هنگامی که ماری دبیرستان به یک دانش آموز TARDY متوسل می شود ، او از اینکه متوجه می شود او یک جانور است که باید در مدرسه خود شرکت کند ، تعجب می کند! از این گذشته ، برای Beastfolk در کنار انسان همزیستی نیست ، اما هنوز هم غیر معمول است ، با تعصب و همه. در ابتدا عصبی از ملاقات با یکی ، ماری به زودی می آموزد که بیشتر از نمای بیرونی خزدارش برای او وجود دارد. در حقیقت ، هرچه بیشتر او را آشنا می کند ، بیشتر او را به سمت او ، استوار بودن ، مهربانی و ... بدنش می بیند ...
(منبع: ین پرس)
خلاصه داستان: سامارا "سام" یانگ توسعه دهنده ای در لس آنجلس است که با اولین بازی ویدیویی خود با نام Ruminate قصد دستیابی به رویاهای خود را دارد. یعنی تا زمانی که یک پخش کننده محبوب به بازی یک بررسی دلخراش بدهد. حتی از این بدتر ، سام متوجه می شود که منتقد مشکل ساز اکنون همسایه جدید اوست! در یک داستان کمدی ، عاشقانه و کاملاً واقعی درباره بازی ، الگوهای رفتاری و اضطراب اجتماعی گم شوید. برای طرح بیایید ، برای سگ بمانید.
خلاصه داستان: Kaboku Kotani دبیرستان را شروع می کند ، و او قصد دارد آنچه را که همیشه انجام داده است انجام دهد: با دوستانش همراه شوید ، ساکت باشید و توجه زیادی به خودش جلب نکنید. از این گذشته ، به اندازه کافی سخت است که با لکنت مانند او کنار بیایید - چرا با ایستادن از جمعیت ، اوضاع را بدتر می کند؟ اما پس از آن او سال اول دیگر ، Hikari Wanda را می بیند ، مانند هیچ کس در حال تماشای نیست-یا مثل اینکه او اهمیتی نمی دهد چه کسی او را می بیند. این باعث تعجب کابوکو می شود: آیا او می تواند به همان آزادی برسد؟ برای پیدا کردن راه خود به واندا ، او کاری را انجام می دهد که هرگز فکر نمی کرد: او به باشگاه رقص می پیوندد. از این گذشته ، هر روال با یک قدم واحد شروع می شود ، درست است؟ به کبوکو و واندا بپیوندید زیرا آنها راه زندگی و عشق خود را آزاد می کنند!
(منبع: Kodansha USA)
خلاصه داستان: همیشه قابل اعتماد و مهربان ، Kiyoko Yoshida به عنوان رئیس کلاس 2-1 معرفی می شود. در روز اول مدرسه ، پسری به نام Yano Tsuyoshi دیر وارد می شود که در مصدومیت قرار دارد. به دلیل ماهیت دلسوز او ، علاوه بر اینکه یانو درست در کنار او نشسته است ، کیوکو نمی تواند کمک کند اما نگران او باشد و چگونه او این مصدومیت را آغاز کرد. او پس از یک روز با احتیاط در خانه او را دنبال کرد ، او حقیقت را می آموزد - او بسیار دست و پا چلفتی است.
Kiyoko به زودی خودش را به طور مداوم نگران یانو ، چه در مدرسه و چه در خانه می داند ، و نمی داند که عاشق او می شود. Kiyoko که با یک کیت کمکهای اولیه مسلح است ، این کار را برای مراقبت از صدمات ناشی از ناسازگار یانو انجام می دهد زیرا یک عاشقانه بین این دو شروع به شکوفا می کند.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: ثروتمند ، خوش تیپ و موفق ، آرتور لوئیس زتس برای حرص و آز مردم غریبه نیست. او به طور مداوم در اطراف خود شک می کند ، او به بشریت ایمان ندارد. بنابراین ، او درخواست یک خدمتکار کامل - یک خدمتکار ربات را ارائه می دهد. با این حال ، باتلر وی به دلیل محدودیت های تکنولوژیکی قادر به دستیابی به چنین بنده ای نیست ، بنابراین بهترین جایگزین بعدی را پیدا می کند.
ماری ایوانز یک کودک سابق در هنرهای رزمی است که به دلیل عدم بیان او شناخته شده است. با غرق شدن در بدهی ، او به آسانی این پیشنهاد را به عنوان خدمتکار می پذیرد که مانند یک ربات عمل می کند. در حالی که آرتور غالباً نسبت به انسان بی پروا است ، اما نمی تواند به ربات شخصی خود کمک کند. به نوبه خود ، ماری با رانندگی و توجه به او حرکت می کند.
خلاصه داستان: اگر دختری شما را اذیت می کند ، این بدان معنی است که او شما را دوست دارد!
متأسفانه ، آکیترو از تجربه می داند که اینگونه نیست. از آنجا که هر دختری که با او تعامل دارد ، چیزی جز توهین به او نشان نمی دهد ، و او یک تاریخ واحد از آن به ثمر نمی رساند! خوشبختانه ، او بیشتر نگران این است که یک نقطه برای او و دوستان خود در توسعه بازی در تجارت عموی خود فراهم کند.
اما وقتی دایی او شرایطی را به او می اندازد که شامل بازی بخشی از دوست پسر دخترش است ، آکیترو چاره ای جز گرفتن آن ندارد. خواهر بهترین دوستش ایروها ، که او را بی امان آزار می دهد ، به اخبار فکر خواهد کرد؟
(منبع: J-Novel Club)