خلاصه داستان: به دستور ملکه ، سباستین و سیل به آلمان می روند تا در مورد مرگ های مرموز که اتفاق افتاده است ، تحقیق کنند. در حالی که این دو حقیقت را در پشت "جنگل گرگ" تحقیق می کنند ، جایی که هرکسی که به داخل پا می رود ، نفرین به مرگ می رسد ، یک نفرین وحشتناک بر روی آنها می افتد.
خلاصه داستان: زندگی برای آن شرلی ، یتیم 11 ساله با تصور گسترده و خلق و خوی کوتاه آسان نیست. در پیچ و تاب سرنوشت ، او به خانه Cuthbert در Avonlea منتقل می شود. سرنشینان سالخورده ماریلا و متیو كوتبرت به دنبال پسری جوان برای كمك در مزارع بودند ، اما وقتی متوجه می شوند كه آن دختر است ، كاملاً شوك می كنند...
خلاصه داستان: Kurogane Yaiba ، یک کودک وحشی سامورایی است که به همراه پدرش کنجورو در جنگل آموزش می دهد. با پیچ و تاب سرنوشت ، سامورایی مصمم ، Yaiba ، به ژاپن باز می گردد و با رقیب خود ، Onimaru Takeshi روبرو می شود...
خلاصه داستان: در منطقه سخت معروف به مرزهای مرزی ، انسانها باید با نبرد بی پایان علیه موجودات دمی و انسانی که بی امان به آنها می آیند ، بجنگند ، قصد دارند سرزمین و خدایان خود را بگیرند. پسر جوانی به نام کای ، که برای دفاع از روستای خود می جنگد ، یک آسیب تهدیدآمیز را تحمل می کند که باعث می شود او از زندگی گذشته خاطرات خود را به دست آورد. اگر شما یک حامل نگهبان نیستید ، مثل این است که زندگی را در حالت سخت بازی می کنید ... دانش تازه کای به او حس جدیدی از "قانون" ناعادلانه "که بر دنیای اطراف خود حاکم است ، می دهد. یک چیز واضح است: برای اینکه کسانی که بدون خدا به عنوان سرپرست خود خدمت می کنند ، زندگی یک مبارزه مداوم برای بقا است. بدین ترتیب داستان حماسی صعود یک پسر جوان به دنیای وسیعی پر از جادو ، خونریزی و رمز و راز آغاز می شود.
(منبع: J-Novel Club)
خلاصه داستان: مائومائو به پایین ترین رده های دربار فروخته شده و حالا یک خدمتکار است، او دانش فراوانش در پزشکی را پنهان می کند تا از توجه ها ناخواسته دوری کند. اما با بیمار شدن کودک شیرخوار امپراتور...
خلاصه داستان: گل دی راجر دزد دریایی قدرتمندی بود که صاحب ثروت فراوانی بود. زمانیکه دستگیر شد و در آستانه ی اعدام قرار داشت فاش کرد که گنج بزرگ او که وان پیس نام داشت جائی در گرند لاین مخفی شده . 22 سال پس از مرگ او پسری به نام مونکی تصمیم گرفت تا یک دزد دریایی بشود و به دنبال گنج برود...
خلاصه داستان: (سال 198 دوران خورشیدی در توکیو) آتش نشانی ویژه با پدیده ای به نام احتراق خود بخودی انسان مبارزه می کند، که در آن انسان ها به جهنم های زنده ای تبدیل می شوند که “جهنمی” خوانده می شوند. برخلاف جهنمی های نسل اول که از موارد احتراق خودبخودی انسان هستند، نسل های جدیدتر توانایی دستکاری شعله ها را همرا با حفظن فرم انسانی دارند. "شینرا کاساکابه" که توانایی مشتعل کردن ارادی پاهایش را دارد، ردپای شیطان نامیده می شود، به جوخه مبارزه با آتش 8 ملحق می شود که از دیگر افراد استفاده کننده از شعله ها تشکیل شده و تلاش می کنند تا هر جهنمی که با آن مواجه می شوند را خاموش کنند....
خلاصه داستان: دو پسر و پنج دختر خانواده Shiunji مانند سنگهای درخشان می درخشند که هر کدام دارای هوش و زیبایی خاص خود هستند با پدری ثروتمند. هنگامی که کوچکترین خواهر پانزده ساله می شود ، پدرشان راز پنهان طولانی از "خواهر و برادران" شینونجی را فاش می کند و ...