خلاصه داستان: جیل ساول - نامزد ولیعهد جرالد و معروف به "بانوی الهه جنگ" - توسط همان کشوری که قسم خورده بود از آن محافظت کند شکار می شود. او که توسط نامزدش خیانت شده است، به عنوان یک خائن شناخته می شود و به زندان می افتد. جیل در آخرین لحظاتش پر از حسرت است، اما درست با نزدیک شدن به مرگ، در شش سال قبل بیدار می شود!
حالا جیل به عنوان یک دختر 10 ساله تصمیم می گیرد از نامزدی قریب الوقوع خود با شاهزاده فرار کند. به همین دلیل، او به شوخی عشق خود را به امپراطور اژدها هادس تئوس ریو 19 ساله ابراز می کند که روزی به دلیل جنون، زمین را به خون آغشته خواهد کرد. اما برخلاف انتظارات...
خلاصه داستان: آلیشیا دختر بزرگ خانواده نجیب ویلیامز با موهای سیاه و چشمان طلایی است که منحصر به فرد ترین ویژگی او بدون شک زبان تیز و طبیعت بدخواهش است. به هر حال، او یک شخصیت شرور است، همچنین یک شخصیت خیالی از یک بازی otome ...
خلاصه داستان: "کیسوکه نیجیما" 10 سال tfg همسر محبوبش تاکائه را از دست داد. از آن زمان، او احساس زنده بودن نمی کند و به مردی عبوس تبدیل شده. تنها فردی که برای کیسوکه باقی مانده تنها دخترش مای است. کیسوکه میخواهد مای خوشحال باشد، اما او جز تامین هزینههای زندگی، کاری برای دخترش انجام نداده است و ارتباط خوبی با هم ندارند. روزی، یک دختر دبستانی در مقابل خانه نیجیما ظاهر می شود و ادعا می کند که او تناسخ تاکائه است...
خلاصه داستان: هیتویوشی یوکویا دانش آموز دبیرستانی است که تنها زندگی می کند. روزی دختری غریبه در خانه او را می زند و پیشنهاد می کند که خدمتکار او شود. او اطلاع میدهد که یک قاتل سابق است، که این موضوع هیتویوشی را عصبی می کند. اما وقتی مهارتهایش، او را از زیر گرفتن کامیون نجات میدهد، هیتویوشی در نهایت تصمیم میگیرد او را با خود ببرد.
اما دختر مرموز در واقع هیچ مهارت خانگی ندارد و تنها تخصص او ترور است..
خلاصه داستان: سون تندو مدرسه هنرهای رزمی تندو را به همراه سه دخترش به نامهای آکان، نابیکی و کاسومی اداره میکند. یک روز، زندگی خواهران زیر و رو می شود، وقتی پدرشان اعلام می کند که به یکی از آنها قول داده است که با پسر یک رزمی کار همکارش ازدواج کند تا میراث خانواده را ادامه دهد. علاوه بر واکنش های متفاوت آنها، زمانی که نامزد از راه می رسد، آخرین چیزی که خانواده تندو انتظار دارند، رانما سائوتوم و پدرش جنما است.
رانما با پدرش در چین تمرین می کرد تا اینکه یک حادثه ناگوار باعث تغییر هر دوی آنها شد. حالا وقتی آب به آنها می رسد، رانما به یک دختر و جنما به یک پاندا غول پیکر تبدیل می شوند...
خلاصه داستان: اوکومورا، رئیس کلوپ مانگای مدرسه، ادعا می کند هیچ علاقه ای به دختران واقعی ندارد. او شیفته یک شخصیت مانگای معروف به لیلیل است. حالا سال تحصیلی جدید شروع شده و یک دختر واقعی به نام ریریسا که به کازپلی علاقه مند است به باشگاه وارد می شود. ریریسا اوکومورا را متقاعد می کند تا عکاس او شود و ...
خلاصه داستان: تاکویا و ریکا در یک آژانس مسافرتی در توکیو همکار هستند. هر دو مجرد هستند، اما برایشان مهم نیست، زیرا درون گرا هستند و زندگی پرباری در خانه دارند. حالا محل کار آنها به دنبال یک کارمند برای دفتر آلاسکا است و کارمندان مجرد مورد توجه قرار هستند. ریکا ناامید است که از انتقال اجتناب کند و با این ایده به تاکویا می رود: اگر آنها وانمود کنند که یک سال دیگر ازدواج می کنند، می توانند در توکیو بمانند....
خلاصه داستان: داستان از عشقی جوان و نبردهای پنهانی آغاز می شود. وقتی باورهای مومو و اوکارون با هم تضاد پیدا میکنندو به دنیایی از ارواح، بیگانگان و قدرتهای بیدار پرتاب میشوند...