خلاصه داستان: سال ها قبل ، جنگی در ژاپن آغاز شد که "کانتو" را مقابل "کانزای" قرار داد و کشور را تجزیه کرد. کانزای به کانتو وابسته شد ، اما کم کم پلیس و دولت کنترل کانزای را به دست جنایتکارانی به نام" آکوداما" از دست دادند...
خلاصه داستان: ابیس جایی است پر از چاله ها و غارهای بزرگ، غارهایی کشف نشده که کسی از عمق آنها اطلاعی ندارد. درون این غارها موجودات ناشناخته ای وجود دارند و در طول تاریخ افراد زیادی برای کشف، پا به آنها گذاشته اند. افرادی که جرئت ورود به آنها را دارند "غارنوردان" نامیده می شوند. در شهر “اوسو” که در نزدیکی Abyss قرار دارد، “ریکو” زندگی می کند و آرزو دارد مانند مادرش که در گذشته غارنورد بوده، پا به غارها بگذارد و رازهای آنها را کشف کند...
خلاصه داستان:
برای هزاران سال، وایکینگ ها به عنوان قوی ترین خاندانی که تشنه خشونت هستند، معروف بودند. "تورفین" پسر یکی از بزرگترین جنگجویان وایکینگ ها، کودکی خود را در میدان جنگ گذرانده و با ماجراجویی، آنقدر تجربه کسب کرده تا بتواند انتقام پدرش را که به قتل رسیده بگیرد..
خلاصه داستان: دنجی از یک زندگی عادی نوجوانی ربوده می شود و چیزی جز بدهی عظیم پدر مرده اش باقی نمی ماند. تنها همراه او حیوان خانگی اش، شیطان اره برقی پوچیتا است که با او شیاطینی را برای پول می کشد که به ناچار به جیب یاکوزا می افتند. تنها کاری که دنجی می تواند انجام دهد این است که رویای یک زندگی خوب و ساده داشته باشد: زندگی با غذاهای خوشمزه و یک دوست دختر زیبا در کنارش. اما یک عمل خیانت حریصانه توسط یاکوزا منجر به مرگ بیرحمانه و نابهنگام دنجی میشود و تمام امید به دستیابی او به خوشبختی را از بین میبرد.
قابل توجه است، یک قرارداد قدیمی به پوچیتا اجازه می دهد تا با دنجی متوفی ادغام شود و قدرت های شیطانی به او بدهد و او را به هیبریدی تبدیل کند که می تواند اعضای بدنش را به اره برقی تبدیل کند. از آنجایی که تواناییهای جدید دنجی خطر قابلتوجهی برای جامعه به همراه دارد، ماکیما، شکارچی نخبه اداره امنیت عمومی، او را جذب میکند و به او اجازه میدهد تا زمانی که از دستور او اطاعت کند، زنده بماند. دنجی با هدایت وعده یک زندگی محتوایی در کنار یک زن جذاب، همه چیز خود را وقف می کند و با تمام وجود می جنگد تا رویاهای ساده لوحانه خود را به واقعیت تبدیل کند.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]