خلاصه داستان: توکیو در اثر یک حمله تروریستی از بین رفته است و تنها سرنخ هویت مجرم یک ویدیوی اینترنتی عجیب است.
در حالی که پارانویا در حال گسترش است، دو جوان مرموز "VON" را تشکیل می دهند گروهی که ...
خلاصه داستان: "تاتسومی" با دو دوستش برای تامین هزینه های روستای خود به پایتخت سفر می کند تا با شکار هیولاها و عضویت در ارتش روستای خود را نجات دهنداما...
خلاصه داستان: "هیناتا شویو" پس از مشاهده مسابقات والیبال کشوری از تلویزیون، به والیبال علاقه مند می شود و عضو تیم والیبال مدرسه راهنمایی میشود اما تیم آنها بعد از روبرو شدن با تیم کاگیاما توبیو که بازیکنان قوی ای دارد حذف میشود. شویو بعد از این شکست نا امیدنمی شود و تصمیم میگیرد از کاگیاما انتقام بگیرد اما وقتی که وارد دبیرستان میشود...
خلاصه داستان: ارباب ها با استفاده از مهرهای فرماندهی که هنگام ورود به جنگ به آنها داده می شود، به ارواح قهرمان دستور می دهند تا در نبردها بجنگند. در پنجمین جنگ جام مقدس، رین توساکا از جمله جادوهایی است که وارد این رقابت می شود. او با خدمتکارش، آرچر، او امیدوار است که جایزه نهایی را به دست آورد - جام مقدس، یک جسم جادویی است که قادر است هر آرزویی را برآورده کند.
خلاصه داستان: مائوکا کوکو نو رتوسی خواهر و برادری به نام های تاتسویا و میوکی شیبا را دنبال می کند که در دبیرستان اول وابسته به دانشگاه جادوی ملی ثبت نام کرده اند. پس از شرکت در امتحان، میوکی در سطح اول قرار می گیرد . تاتسویا به دوره دوم سقوط می کند. «بلوم ها»، کسانی که نمرات بالایی می گیرند، به دوره اول اختصاص داده می شوند، در حالی که «علف های هرز» دانش آموزان ذخیره ای هستند که به آنها اختصاص داده شده اند. دوره دوم.
خلاصه داستان: یک اعجوبه پیانو که پس از تحمل یک حادثه دردناک در دوران کودکیاش توانایی نواختن خود را از دست داده بود توسط یک دختر عجیب و غریب با رازی از خودش دوباره در کانون توجه قرار میگیرد.
خلاصه داستان: خواهر و برادر سورا و شیرو با هم مخوف ترین تیم گیمرهای حرفه ای جهان ، (The Blank) را تشکیل می دهند.
هنگامی که آنها موفق می شوند خدا را در یک بازی شطرنج شکست دهند ، به دنیایی فرستاده می شوند که در آن همه اختلافات با بازی کردن حل می شود.
خلاصه داستان: در دنیایی مشابه به قرون وسطای اروپایی، ۷ شوالیه وظیفه حفاظت از پادشاه را به عهده دارند. شوالیه های مقدس به آنها تهمت خیانت می زنند و از دربار اخراج میشوند. پرنسس الیزابث متوجه دروغ بودن این تهمت می شود و ...