خلاصه داستان: "آماکاوا هاروتو" قبل از پیوستن به دوست دوران کودکیش که پنج سال پیش ناپدید شد، دار فانی را وداع کرد. "ریو" پسریه که در منطقه فقیرنشین زندگی می کنه و میخواد انتقام قتل مادرش که در پنج سالگیش اتفاق افتاد رو بگیره..
خلاصه داستان: یک پسر ابرقهرمان دوست داشتنی و بدون هیچ گونه قدرت تصمیم دارد در یک آکادمی معتبر قهرمان ثبت نام کند و یاد بگیرد که واقعاً قهرمان بودن چیست.
خلاصه داستان: "کیمیزوکا کیمیهیکو" یک آهن ربای دردسره. از گیر افتادن تو صحنه جرم تا دیدن معاملۀ موادمخدر.... حتی پرواز معمولیش هم شرایط اظطراری پیدا میکنه و نیاز به یه کارآگاه تو کابین پیدا میشه.
اما یه دختر مو نقرهای به اسم "سیتا" خودش رو کارآگاه معرفی میکنه و...
خلاصه داستان: نادشیکو، دانش آموز دبیرستانی که از شیزوئوکا به یاماناشی انتقال یافته، تصمیم می گیرد کوه معروف فوجی را ببیند.
رین هم دوست داره تنها کنار دریاچه ای که توی کوه فوجیه و منظره زیبایی داره کمپ بزنه.
بعد از این که این دو هم دیگرو ملاقات می کنن...
خلاصه داستان:
"کاترینا کلائس" ۸ ساله، تنها دختر یک دوک است که زندگی آرام و به دور از دغدغه ای را می گذراند تا اینکه که سرش به سنگ میخورد و به یاد می آورد که او در واقع دختر یک دوک نیست. او قبلا یک اوتاکو بوده که بعد از گذراندن شب در بازی "Fortune Lover" و بیدار ماند تا صبح، در راه رفتن به مدرسه درگذشته است. بعد ازاینکه پی می برد محیط اطرافش به طرز عجیبی آشناست، متوجه می شود که در دنیای فورچون لاور به عنوان شخصیت منفی زن دوباره متولد شده، ...
خلاصه داستان: در استودیوی عکس تایم، دو دوست خدمات ویژهای ارائه میکنند: با استفاده از قدرتهای خارقالعادهشان که به آنها اجازه میدهد وارد عکسها شوند، به عکسهایی که مشتریان برایشان آوردهاند وارد می شوند تا خواستههایشان را برآورده کنند..
خلاصه داستان:
خونآشامی به نام "ونیتاس" به علت تولد زیر نور ماه آبی، مورد تنفر همنوعاشه، درحالیکه بیشتر اونها زیر ماه خونی رنگ به دنیا اومدن. اون در ترس و تنهایی کتابی به اسم "کتاب ونتیس" مینویسه، به امید اینکه این کتاب یه روز انتقامش رو از همه خونآشام ها بگیره...
خلاصه داستان: نیمه نجیبزاده هایی در یک عمارت بزرگ زندگی میکنند و خدمتکارانی در کنار آنها هستند. "انیمه درباره امیلکو"، خدمتکار جوان و سرزنده ای است که در حال یادگیری وظایف خود است...
خلاصه داستان: میسومی ماکوتو، توسط خداوند تسوکیومی به یک دنیای فانتزی فرا خونده میشود تا تبدیل به یک قهرمان شود. با این حال، تسوکیومی جذب او نمی شود و او را از وظایفش برکنار میکند...