خلاصه داستان: سون تندو مدرسه هنرهای رزمی تندو را به همراه سه دخترش به نامهای آکان، نابیکی و کاسومی اداره میکند. یک روز، زندگی خواهران زیر و رو می شود، وقتی پدرشان اعلام می کند که به یکی از آنها قول داده است که با پسر یک رزمی کار همکارش ازدواج کند تا میراث خانواده را ادامه دهد. علاوه بر واکنش های متفاوت آنها، زمانی که نامزد از راه می رسد، آخرین چیزی که خانواده تندو انتظار دارند، رانما سائوتوم و پدرش جنما است.
رانما با پدرش در چین تمرین می کرد تا اینکه یک حادثه ناگوار باعث تغییر هر دوی آنها شد. حالا وقتی آب به آنها می رسد، رانما به یک دختر و جنما به یک پاندا غول پیکر تبدیل می شوند...
خلاصه داستان: یک پسر ابرقهرمان دوست داشتنی و بدون هیچ گونه قدرت تصمیم دارد در یک آکادمی معتبر قهرمان ثبت نام کند و یاد بگیرد که واقعاً قهرمان بودن چیست.
خلاصه داستان: همیشه قابل اعتماد و مهربان ، Kiyoko Yoshida به عنوان رئیس کلاس 2-1 معرفی می شود. در روز اول مدرسه ، پسری به نام Yano Tsuyoshi دیر وارد می شود که در مصدومیت قرار دارد. به دلیل ماهیت دلسوز او ، علاوه بر اینکه یانو درست در کنار او نشسته است ، کیوکو نمی تواند کمک کند اما نگران او باشد و چگونه او این مصدومیت را آغاز کرد. او پس از یک روز با احتیاط در خانه او را دنبال کرد ، او حقیقت را می آموزد - او بسیار دست و پا چلفتی است.
Kiyoko به زودی خودش را به طور مداوم نگران یانو ، چه در مدرسه و چه در خانه می داند ، و نمی داند که عاشق او می شود. Kiyoko که با یک کیت کمکهای اولیه مسلح است ، این کار را برای مراقبت از صدمات ناشی از ناسازگار یانو انجام می دهد زیرا یک عاشقانه بین این دو شروع به شکوفا می کند.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: به عنوان یک خون آشام ، لونا ایشیکاوا می تواند یک دانشجوی انتقال منحصر به فرد در نظر گرفته شود. او با رفتار جالب خود ، به سرعت به مرکز توجه کلاس او تبدیل شده است. به طور معمول ، برای تاتسوتا اوتوری - یک مرد کاملاً متوسط - تقریباً غیرممکن خواهد بود تا با او ارتباط برقرار کند. با این حال ، این تغییر می کند که این دو به طور غیر منتظره ای برای تمیز کردن وظیفه جفت شوند!
بعد از اینکه تاتسوتا به طور خودجوش دوستی با لونا ایجاد می کند ، تصور او از او به آرامی فرو می رود: او دختر مرموز و جمع شده ای نیست که همه فکر می کنند او است. در واقع ، او قادر به حتی مکیدن صحیح خون نیست! تاتسوتا برای کمک به لونا برای غلبه بر ناسازگاری خود ، تصمیم گرفت تا شریک عمل او شود. این دوتایی به تدریج به سمت هدف دلپذیر خود کار می کند و مهارت های خونی خون لونا را با هر نیش که می گیرد ، به تدریج به سمت هدف دلپذیر خود کار می کند.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: یک مدرسه دخترانه مخصوص افراد بزهکار در کنار یک مدرسه پسرانه قرار دارد. روزی، دو دانشآموز از هر مدرسه، کائوروکو و رینتارو، با هم آشنا میشوند و رابطهای بین آنها شکل میگیرد...
خلاصه داستان: یک جادوگر قدرتمند میتواند بدون صحبت کردن جادو کند؛ در واقع او فقط خجالتی است و از مردم دوری میکند. اما اکنون او مأمور شده است تا از یک شاهزاده محافظت کند...
خلاصه داستان: هفت اسرار معروفی که به نظر می رسد هر مدرسه ای دارد یکی از اصلی ترین افسانه های شهری ژاپن است. یکی از معروف ترین این داستان ها داستان هاناکو سان است: شبح دختر جوانی که حمام مدرسه را تسخیر می کند.
آکادمی Kamome نسخه مخصوص به خود را از افسانه هاناکو سان دارد. شایعات ادعا می کنند که اگر کسی با موفقیت موفق به احضار هاناکو سان شود، او هر خواسته ای را برای احضار کننده خود برآورده می کند. بسیاری از مردم که توسط شایعات فریفته شده اند سعی کرده اند با او تماس بگیرند، اما هر تلاشی با شکست مواجه شده است. با این حال، وقتی ننه یاشیرو، دختری که به ثروت عاشقانه امیدوار است، جرأت می کند هاناکو سان را احضار کند، متوجه می شود که "دختر" شایعه شده در واقع یک پسر است!
خلاصه داستان: "واکانا گوجو" به یک چیز اهمیت می دهد: ساخت عروسک های هینا. او در یافتن دوست و حتی برقراری گفتگو مشکل دارد. اما پس از اینکه محبوب ترین دختر مدرسه "مارین کیتاگاواگ راز خود را فاش می کند، هدف جدیدی از مهارت های خیاطی خود کشف می کند. آنها با هم رویاهای او را به واقعیت تبدیل خواهند کرد....
خلاصه داستان: ویل سرفورت آرزو دارد با تبدیل شدن به یک جادوگر قدرتمند، به قول خود با دوست دوران کودکی اش عمل کند. اما او حتی قادر به انجام ساده ترین جادوها نیست و مجبور می شود تا برای کسب اعتبار در آکادمی جادویی Regarden با هیولاهای سیاه چال مبارزه کند...
خلاصه داستان: چندین سال پس از میوه گریسایا...
"آکادمی میهاما"، که زمانی پناهگاهی برای دختران جوان بود، اکنون به یک مدرسه آموزشی SORD (سازمان ویژه تحقیق و توسعه) تبدیل شده است که به پرورش استعدادها برای دفاع ملی اختصاص دارد.
رنا و ماکی در سلاح گرم تخصص دارند، توکا و گومی در تک تیراندازی مهارت دارند، کریس با مواد منفجره و پردازش داده ها کار می کند و موراساکی یک نینجا ماهر برای عملیات اطلاعاتی است. آنها با هم موارد بسیار پیچیده ای را برای پلیس یا نیروهای دفاع شخصی انجام می دهند و مکرراً با مأموریت های خطرناک روبرو می شوند. این داستان این دختران جوان است که در خون و باروت نقاشی شده اند...