خلاصه داستان: دوست دختر "کازویا کینوشیتا" او را ترک کرده و تلاش میکند که جای خالی قلبش رو با یک دوست دختر اجارهای از طریق یک اپلیکیشن موبایل پر کند. "چیزورو میزوهارا" در ابتدا دختر کاملی بنظر می آمد اما بعد از قرار اول...
خلاصه داستان: دو کودک که در بدو تولد با هم عوض شدهاند، بزرگ میشوند و با هم نامزد میشوند. این توافقی است که هیچکدام از آنها در ابتدا دوست نداشتند...
خلاصه داستان: Kouyou Kotesashi ، دارای مهارت های ماساژ استثنایی و رویاهای برای تبدیل شدن به یک پزشک ورزشی است. وی برای تأمین بورس تحصیلی به دانشکده پزشکی ، در دبیرستان وابسته دانشگاه Seiwa ، یک نیروگاه در دو و میدانی ثبت نام کرد.
با آمدن از یک خانواده فقیر ، کووی یک کار زنده در خوابگاه مدرسه را برای تأمین هزینه های خود انجام می دهد. با این حال ، او به زودی خود را در محاصره گروهی از ورزشکاران زن بسیار با استعداد و در عین حال عجیب و غریب قرار می دهد. نقش او؟ مدیریت خوابگاه و همچنین تمایل به بهزیستی جسمی و روحی آنها.
با ترکیبی از تمرینات شدید ، زندگی خوابگاه های نزدیک و ماساژ درمانی ، یک فصل جدید غیرقابل پیش بینی و جسورانه آغاز می شود!
خلاصه داستان: رنتارو آیجو باید 100 جفت روحی را با موفقیت ملاقات کند و رابطه عاشقانه با آنها برقرار کند و گرنه همه آنها به سرنوشتی وحشتناک دچار می شوند...
خلاصه داستان: "هاجیمه ناگومو" 17 ساله یک اوتاکوی عادی است، اما زندگی ساده او پس از شب بیداری و خوابیدن در مدرسه ناگهان تغییر می کند،و با بقیه کلاس، به دنیایی فانتزی احضار می شود. با آنها مانند قهرمانان رفتار می شود و وظیفه نجات بشریت از انقراض به او سپرده می شود. اما رخدادی که به نظر آرزوی هر اوتاکویی می آید تبدیل به کابوسی برای هاجیمه می شود. و در حالی که همکلاسی هایش قدرت های خداگونه ای کسب می کنند، کار هاجیمه تنها یک مهارت تغییر شکل دارد و همکلاسی ها او را به خاطر ضعف مسخره می کنند و ...
خلاصه داستان: اوکومورا، رئیس کلوپ مانگای مدرسه، ادعا می کند هیچ علاقه ای به دختران واقعی ندارد. او شیفته یک شخصیت مانگای معروف به لیلیل است. حالا سال تحصیلی جدید شروع شده و یک دختر واقعی به نام ریریسا که به کازپلی علاقه مند است به باشگاه وارد می شود. ریریسا اوکومورا را متقاعد می کند تا عکاس او شود و ...
خلاصه داستان: "آماکاوا هاروتو" قبل از پیوستن به دوست دوران کودکیش که پنج سال پیش ناپدید شد، دار فانی را وداع کرد. "ریو" پسریه که در منطقه فقیرنشین زندگی می کنه و میخواد انتقام قتل مادرش که در پنج سالگیش اتفاق افتاد رو بگیره..
خلاصه داستان: هایاتو کاسوکابه، پس از مرگ مادربزرگش به توکیو برمیگردد و کافه او را به ارث میبرد. او قصد دارد کافه را خراب کند و تبدیل به پارکینگ کند، اما متوجه می شود که مادربزرگش قبل از مرگ پنج دختر را به خانه برده است...
خلاصه داستان: "شیدو ایتسوکا" روح دختری را می بیند که از دنیای نابود ترد شده است . "توکا" در ۳۰ سال پیش تقریبا بشریت را منقرض کرده و حالا بازگشته است ...