خلاصه داستان: جیل ساول - نامزد ولیعهد جرالد و معروف به "بانوی الهه جنگ" - توسط همان کشوری که قسم خورده بود از آن محافظت کند شکار می شود. او که توسط نامزدش خیانت شده است، به عنوان یک خائن شناخته می شود و به زندان می افتد. جیل در آخرین لحظاتش پر از حسرت است، اما درست با نزدیک شدن به مرگ، در شش سال قبل بیدار می شود!
حالا جیل به عنوان یک دختر 10 ساله تصمیم می گیرد از نامزدی قریب الوقوع خود با شاهزاده فرار کند. به همین دلیل، او به شوخی عشق خود را به امپراطور اژدها هادس تئوس ریو 19 ساله ابراز می کند که روزی به دلیل جنون، زمین را به خون آغشته خواهد کرد. اما برخلاف انتظارات...
خلاصه داستان: آلیشیا دختر بزرگ خانواده نجیب ویلیامز با موهای سیاه و چشمان طلایی است که منحصر به فرد ترین ویژگی او بدون شک زبان تیز و طبیعت بدخواهش است. به هر حال، او یک شخصیت شرور است، همچنین یک شخصیت خیالی از یک بازی otome ...
خلاصه داستان: ناتسومه تاکاشی کتابی را که متعلق به مادربزرگ مرحومش بوده به ارث می برد، متوجه می شود که کتاب مملو از نام ارواح است که او شکست داده و به وصیت او وابسته است. سپس تصمیم می گیرد نام آنها را برگرداند تا بتوانند یک بار دیگر آزاد شوند.
ناتسومه تاکاشي از کودکي قادر بود ارواح را ببيند، اما مخفي نگهداشتن اين توانايي، زندگي را برایش مشکل کرده بود. اما زماني که تاکاشي کتابي را از مادربزرگش به ارث ميبرد، همه چيز تغيير ميکند.
او متوجه میشوند که مادربزرگش، قدرتي مانند او داشته و ميفهمد چرا هميشه ارواح خوب و بد به سراغ او ميآيند.“کتاب دوستان” به او اجازه ميدهد ارواح ليست شده در صفحات آن را کنترل کند، “ناتسومه” سفري را به همراه محافظ خود، “مادارا”، روح بدنام، در پيش ميگيرد تا ارواح را آزاد کند...
خلاصه داستان:
"کاترینا کلائس" ۸ ساله، تنها دختر یک دوک است که زندگی آرام و به دور از دغدغه ای را می گذراند تا اینکه که سرش به سنگ میخورد و به یاد می آورد که او در واقع دختر یک دوک نیست. او قبلا یک اوتاکو بوده که بعد از گذراندن شب در بازی "Fortune Lover" و بیدار ماند تا صبح، در راه رفتن به مدرسه درگذشته است. بعد ازاینکه پی می برد محیط اطرافش به طرز عجیبی آشناست، متوجه می شود که در دنیای فورچون لاور به عنوان شخصیت منفی زن دوباره متولد شده، ...
خلاصه داستان: "تورو هوندا" دبیرستانی 16 ساله پس از اینکه یک تراژدی خانوادگی زندگی اش را دگرگون می کند، مجبور می شود زندگی و مشکلات خود را به دست گرفته و برود… به یک چادر! متاسفانه خانه جدیدش در املاک و زمینهای شخصی متعلق به قبیله مرموز "سوما" قرار گرفته و طولی نمی کشد که مالکان راز او را می فهمند. تورو خیلی زود متوجه می شود که آن خانواده پیشنهاد سرپرستی او را دادند و اینکه سوماها هم رازهای خودرا دارند (هنگامیکه توسط جنس مخالف در آغوش گرفته می شوند، تبدیل به حیوانات "زودیاک چینی" میشوند!) و...
خلاصه داستان: اصلان جید کالنریز، معروف به Ash Lynx، فراری بود که از خیابان های شهر نیویورک بیرون آمده بود و توسط پدرخوانده بدنام مافیا، دینو گلزین، بزرگ شد. اکنون 17 ساله و رئیس باند خود، آش شروع به تحقیق در مورد "ماهی موز" مرموز می کند - همان دو کلمه ای که برادر بزرگترش، گریفین، از زمان بازگشت از جنگ عراق زمزمه کرده است. با این حال، زمانی که دینو افراد خود را به دنبال Ash در یک بار زیرزمینی که از آن به عنوان مخفیگاه استفاده میکند، میفرستد، تحقیقات او مانع میشود.
در بار، اسکیپ، دوست اش، او را با شونیچی آیبه و دستیارش، ایجی اوکومورا، که عکاسان ژاپنی هستند که از باندهای خیابانی آمریکایی گزارش می دهند، معرفی می کند. با این حال، وقتی شورتر وونگ، یکی از متحدان اش، به او زنگ میزند تا درباره دینو به او هشدار دهد، گفتگوی آنها قطع میشود. به زودی، مردان دینو به نوار هجوم می برند و در هرج و مرج متعاقب، اسکیپ و ایجی را می ربایند. حالا، اش باید راهی برای نجات آنها پیدا کند و تحقیقات خود را در مورد ماهی موز ادامه دهد، اما آیا سابقه او با مافیا مانع از موفقیت او می شود؟
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]