خلاصه داستان: ری کریاما یکی بازیکن ۱۷ ساله نخبه و مطرح شوگی است که به همین دلیل تحت فشار زیادی هم از طرف خانواده و هم از طرف جامعه شوگی است.او در 17سالگی بدنبال استقلال از خانواده اش است تا به تنهایی زندگی کند..
خلاصه داستان: "جمهوری سن مگنولیا" برای زمانی طولانی، این کشور توسط همسایه اش "پادشاهی گیادیان"، که سازنده پهبادهای بی سرنشینی "لژیون" است محاصره شده بوده.
پس از تلاش های فراوان، جمهوری موفق میشود پهبادهای خو را بسازد و...
خلاصه داستان: دانش آموزی عجیبی به نام "اوگی اوشینو" به تازگی وارد دبیرستان نائوتسو شده است. او به توسط دوست مشترکشان کانبارو سوروگا به کویومی آراراگی معرفی میشود، تا در مورد کشف عجیبی که انجام داده مشاوره دریافت کند. پس از نگاهی به چیدمان مدرسه، اوگی متوجه می شود که یک کلاس درس در یک منطقه خالی ظاهر شده است که...
خلاصه داستان:
پسری طلسم شده "انگشت شیطان" را می بلعد و خود نفرین می شود. او وارد مدرسه "شمن" می شود تا بتواند اعضای دیگر بدن شیطان را پیدا کرده و جن را از خود خارج کند...
خلاصه داستان: "کیوتارو ایچیکاوا" شبیه یک دانش آموز راهنمایی خجالتی و محجوب به نظر برسد، اما در وجودش یک قاتل تشنه به خون وجود دارد. آرزوی نهایی او دیدن چهره زیبای همکلاسی اش آنا یامادا قبل از زمانیست که او مرگش را فراهم میکند. اما این فانتزی ممکن است هرگز محقق نشود، زیرا ...
خلاصه داستان:
دو برادر مادر حود را به دلیل بیماری از دست می دهند. آنها با نیروی علم کیمیا، از دانشی ممنوعه برای سلامتی مادرشان استفاده می کنند. اما کار آنها با شکست روبرو شده و به عنوان مجازاتی برای استفاده از این گونه کیمیا، برادر بزرگتر، پای چپش و برادر کوچکتر، تمام بدنش را از دست می دهد. در ادامه ادوارد سوگند یاد می کند که به دنبال اکسیر بگردد تا خود و برادرش را به بدن های اولشان بازگردان..
خلاصه داستان: انيمه Naruto درباره پسري به نام ناروتو است در دهكده ای با نام كونوها زندگي مي كند . پدر مادر ناروتو بعد از به دنيا امدن او از دنيا رفتند و او تنها زندگي مي كند . وقتي ناروتو نوزاد بود هيولايي به نام "كيوبي" را در بدن او مهر كردن و به خاطر همين قضيه تمام مردم دهكده از ناراتو مي ترسند و به نوعي او را از خودشون طرد كردند . سپس "ناروتو" تصمیم می گیرد ...
خلاصه داستان: "تاکهمیچی هانگاکی" در بدترین شرایط زندگی خود، متوجه می شود معشوقه سابقش "هیناتا تاچیبانا" توسط تبهکاران "صلیب شکسته" کشته شده است.
روز بعد از این خبر، در ایستگاه قطار بود بر روی ریل می افتد و وقتی چشمانش را باز می کند متوجه می شود به 12 سال قبل بازگشته تا عشقش را نجات دهد...
خلاصه داستان:
برای هزاران سال، وایکینگ ها به عنوان قوی ترین خاندانی که تشنه خشونت هستند، معروف بودند. "تورفین" پسر یکی از بزرگترین جنگجویان وایکینگ ها، کودکی خود را در میدان جنگ گذرانده و با ماجراجویی، آنقدر تجربه کسب کرده تا بتواند انتقام پدرش را که به قتل رسیده بگیرد..
خلاصه داستان: دنجی از یک زندگی عادی نوجوانی ربوده می شود و چیزی جز بدهی عظیم پدر مرده اش باقی نمی ماند. تنها همراه او حیوان خانگی اش، شیطان اره برقی پوچیتا است که با او شیاطینی را برای پول می کشد که به ناچار به جیب یاکوزا می افتند. تنها کاری که دنجی می تواند انجام دهد این است که رویای یک زندگی خوب و ساده داشته باشد: زندگی با غذاهای خوشمزه و یک دوست دختر زیبا در کنارش. اما یک عمل خیانت حریصانه توسط یاکوزا منجر به مرگ بیرحمانه و نابهنگام دنجی میشود و تمام امید به دستیابی او به خوشبختی را از بین میبرد.
قابل توجه است، یک قرارداد قدیمی به پوچیتا اجازه می دهد تا با دنجی متوفی ادغام شود و قدرت های شیطانی به او بدهد و او را به هیبریدی تبدیل کند که می تواند اعضای بدنش را به اره برقی تبدیل کند. از آنجایی که تواناییهای جدید دنجی خطر قابلتوجهی برای جامعه به همراه دارد، ماکیما، شکارچی نخبه اداره امنیت عمومی، او را جذب میکند و به او اجازه میدهد تا زمانی که از دستور او اطاعت کند، زنده بماند. دنجی با هدایت وعده یک زندگی محتوایی در کنار یک زن جذاب، همه چیز خود را وقف می کند و با تمام وجود می جنگد تا رویاهای ساده لوحانه خود را به واقعیت تبدیل کند.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]