خلاصه داستان: "واکانا گوجو" به یک چیز اهمیت می دهد: ساخت عروسک های هینا. او در یافتن دوست و حتی برقراری گفتگو مشکل دارد. اما پس از اینکه محبوب ترین دختر مدرسه "مارین کیتاگاواگ راز خود را فاش می کند، هدف جدیدی از مهارت های خیاطی خود کشف می کند. آنها با هم رویاهای او را به واقعیت تبدیل خواهند کرد....
خلاصه داستان: آلن پس از عدم موفقیت در امتحان نهایی برای کار رویایی خود در دادگاه سلطنتی ، وعده داد که جادوگر جوان آلن چیزی بیشتر از عقب نشینی به یک زندگی ساده در حومه شهر نمی خواهد. متأسفانه برای او ، او حتی نمی تواند کرایه قطار را تحمل کند! تنها راه حل او به دست آوردن شغل است ، اما یک رهبری او چیزی جز متوسط است - دکه هوارد ، یکی از قدرتمندترین اشراف پادشاهی ، برای دخترش تینا به یک معلم خصوصی نیاز دارد.
علی رغم درخشش دانشگاهی ، تینا قادر به بازیگران حتی یک طلسم واحد است. برای بدتر شدن امور ، امتحانات ورودی برای آکادمی معتبر سلطنتی به سرعت نزدیک می شود و استعداد جادویی اجباری است! آیا آلن می تواند از برند منحصر به فرد خود در Spellcasting برای کمک به تینا در غلبه بر اختلال جادویی خود استفاده کند ، رمز و راز که حتی بهترین جادوگران پادشاهی نیز نتوانسته اند حل کنند؟ و آیا پدرش ، دوک ، حتی او را می خواهد؟
(منبع: J-Novel Club)
خلاصه داستان: در طی یک روز بارانی ، یک زن با یک حیوان عجیب و غریب که در کنار جاده منتظر است ، روبرو می شود. این موجود با درخواست ورود به آن ، در تلاش برای نشان دادن جذابیت خود ، چتر را به زن ارائه می دهد. او با توجه به ماهیت هوشمندانه خود ، موجودات سگ مانند را به خانه می آورد و به این ترتیب زندگی خود را با هم آغاز می کند.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: Hero Toto مهارت های خوبی دارد ، اما کمرویی شدید او باعث شده او نتواند یک مهمانی تشکیل دهد و باعث می شود وی در شهری که سفرش آغاز شد ، گیر بیفتد.
یک روز ، او به طور ناگهانی دعوت می شود تا توسط سه زن زیبا - سل ، شقایق و گور - به یک مهمانی بپیوندد. با خوشحالی از اینکه سرانجام در یک ماجراجویی قرار گرفت ، توتو پر از هیجان است ... اما او کمی می داند ، این زنان مرده اند که او را به قتل می رسانند!
یک رامکام حرمت مرگبار به عنوان قهرمان مضطرب اجتماعی ، که از هیجان صرفاً در اطراف زنان غش می کند ، خود را هدف سه همراه کشنده پیدا می کند ، هر کدام دلایل خاص خود را برای خواستار رفتن او دارند!
(منبع: اخبار مال)
خلاصه داستان: یو یوتانی ، دانش آموز دبیرستانی سال اول با چشمان تیز ، سوراخ های بزرگ و موهای دو تنی چشمک زن ، یک دختر بد مشهور نیست که همه راهی می کنند. او در واقع یک دختر بسیار خوب است و ذهن او همیشه پر از افکار مدونا مدرسه ، آتوری میوزوتوری است. یوو که مایل به جلب توجه رئیس کمیته انضباطی آتوری است ، تصمیم می گیرد که از دانشجوی افتخاری خارج شود و به "بزهکار بد" تبدیل شود. یک کمدی مدرسه ای که مبارزات یک بزهکار کمی احمقانه خود را به تصویر می کشد ، در حال شروع است!
(سایت رسمی ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: یک روز ، لوید ، یک جادوگر سفید ، از مهمانی قهرمان تبعید می شود. لوید ، که شغل خود را از دست داده است ، اتفاق می افتد که یک مهمانی S درجه را در یک تلاش به طور اتفاقی همراهی کند. در آن زمان ، هیچ کس نمی دانست که حزب قهرمان سقوط خواهد کرد و لوید شهرت می یابد ... هنوز. این داستان یک کاربر جادویی فوق العاده پشتیبانی است که فکر می کند او عادی است و ماجراجو می شود ، در حالی که او از اینکه چگونه او در نهایت بی نظیر می شود غافل است.
(منبع: Futabasha ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: رسیدن به بالا ، و همه چیز به دست شما خواهد بود. در بالای برج همه چیز در این دنیا وجود دارد ، و همه اینها می تواند مال شما باشد...
"برج خدا" درباره پسری به نام "بَم بیست و پنجم" است که بخش عمده زندگی اش را زیر یک برج بزرگ و مرموز به همراه دوستش "ریچیل" زندانی بوده است. زمانی که ریچل وارد برج میشود، بم نیز می تواند در را به داخل آن باز کند و در هر طبقه از این برج با چالش هایی روبرو می شود که ...