خلاصه داستان: سوبارو ناتسوکی و شریک جدیدش پس از انتقال ناگهانی به دنیایی دیگر به طرز وحشتناکی به قتل می رسند. با این حال، سوبارو با صحنه ای آشنا از خواب بیدار می شود و دوباره با همان دختر ملاقات می کند و...
خلاصه داستان: آلیشیا دختر بزرگ خانواده نجیب ویلیامز با موهای سیاه و چشمان طلایی است که منحصر به فرد ترین ویژگی او بدون شک زبان تیز و طبیعت بدخواهش است. به هر حال، او یک شخصیت شرور است، همچنین یک شخصیت خیالی از یک بازی otome ...
خلاصه داستان: "هاجیمه ناگومو" 17 ساله یک اوتاکوی عادی است، اما زندگی ساده او پس از شب بیداری و خوابیدن در مدرسه ناگهان تغییر می کند،و با بقیه کلاس، به دنیایی فانتزی احضار می شود. با آنها مانند قهرمانان رفتار می شود و وظیفه نجات بشریت از انقراض به او سپرده می شود. اما رخدادی که به نظر آرزوی هر اوتاکویی می آید تبدیل به کابوسی برای هاجیمه می شود. و در حالی که همکلاسی هایش قدرت های خداگونه ای کسب می کنند، کار هاجیمه تنها یک مهارت تغییر شکل دارد و همکلاسی ها او را به خاطر ضعف مسخره می کنند و ...
خلاصه داستان: "آماکاوا هاروتو" قبل از پیوستن به دوست دوران کودکیش که پنج سال پیش ناپدید شد، دار فانی را وداع کرد. "ریو" پسریه که در منطقه فقیرنشین زندگی می کنه و میخواد انتقام قتل مادرش که در پنج سالگیش اتفاق افتاد رو بگیره..
خلاصه داستان: میموری توکا و همکلاسی هایش به طور ناگهانی وارد یک دنیای فانتزی شده اند. خوشبختانه، اکثر دانشآموزان پس از ورود مهارتهای شگفتانگیزی را نشان میدهند- به جز میموری، که تواناییهایش در رده پایینی قرار دارد.
در ادامه میموری به سیاهچالی که هیچ کس از آن زنده برنگشته، تبعید می شود اما...
خلاصه داستان: آیک، قهرمان داستان که به عنوان یک شیطان بزرگ شده به عنوان قوی ترین جادوگر ارتش شیاطین شناخته می شود. در حالی که هویت انسانی خود را پنهان می کند، هدف او همزیستی بین شیاطین و انسان هاست...
خلاصه داستان: یک نویسنده که قصد خودکشی دارد به دنیایی دیگر احضار می شود. او هیچ علاقه ای به ماجراجویی ندارد و فقط می خواهد به زندگی خود پایان دهد، اما مدام پایش به اتفاقات ناگوار کشیده می شود...
خلاصه داستان: تاکومی کایانو به دنیایی دیگر تناسخ می یابد و در جنگل دوقلوها را می بیند. از آنها مراقبت می کند و آنها را آلن و النا می نامد. تاکومی و دوقلوها برای کسب درآمد در انجمن صنفی ماجراجو ثبت نام می کنند و...
خلاصه داستان: دالیا پس از مرگ بر اثر کار زیاد، دوباره در دنیایی پر از جادو متولد می شود. او که توسط استادی که شغلش ساخت ابزار جادویی است بزرگ شده و با علاقه ای که به این حرفه دارد با شاگرد پدرش نامزد می کند. با این حال، قبل از ازدواج او ، ناگهان پدرش از دنیا می رود. اما در روز قبل از عروسی، نامزدش هم می گوید...