خلاصه داستان: یک مدرسه دخترانه مخصوص افراد بزهکار در کنار یک مدرسه پسرانه قرار دارد. روزی، دو دانشآموز از هر مدرسه، کائوروکو و رینتارو، با هم آشنا میشوند و رابطهای بین آنها شکل میگیرد...
خلاصه داستان: بهترین دوستان Yoshiki و Hikaru در بیشتر زندگی خود مانند چسب گیر کرده اند. این دو پسر که در یک دهکده کوچک زندگی می کنند و تنها کودکانی هستند که در سن خود هستند ، در شرکت یکدیگر آرامش پیدا می کنند. دوستی آنها در نگاه اول زیبا به نظر می رسد ، اما یوشیکی از زمان یک تابستان سرنوشت ساز متوجه تغییر رفتار هیکارو شده است.
"Hikaru" که اکنون در کنار او قرار دارد ، چیزی شبیه به دوستش نیست. علی رغم ظاهر بدنی و خاطرات او که دقیقاً یکسان است ، یوشیکی می داند که چیزی از دست و پا افتاده است و Hikaru که او یک بار می دانست از بین رفته است. هنگامی که او این مسئله را به وجود آورد ، Hikaru تا حدی به موجودی دنیای دیگر تبدیل می شود و تهدید می کند که اگر نتواند آن را بپذیرد ، یوشیکی را بکشد - در حالی که عشق خود را به او نیز نشان می دهد.
یوشیکی که با اندوه و ناتوان از بهترین دوست خود رها نشده است ، تلاش می کند تا با زندگی خود حرکت کند ، زیرا او خود را نزدیک تر می کند به Hikaru جدید. در عین حال ، وقایع عجیب و غریب شروع به طاعون روستای خود می کند و هرج و مرج ناخوشایند را به همراه می آورد.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: تعدادی از پدیده های غیر قابل توضیح شهر Domori را مورد آزار و اذیت قرار داده اند. به منظور محافظت از فرزندان این شهر ، یک معلم جدید Homeroom معروف به "Nube" وارد می شود.
به طور معمول ملایم و کمی خروجی ، Nube یک طرف مخفی دارد: او در واقع تنها معلم روانی در ژاپن است. شایعه همچنین این است که دست چپ وی توسط یک دیو در اختیار دارد! پیامبر عدالت جهنم در اینجا برای به دست آوردن هفت اسرار ، ارواح و ارواح شیطانی که به دانش آموزان خود حمله می کنند ، در اینجا است. این داستان اکشن اکتشافی اکنون شروع می شود!
(منبع: وب سایت رسمی)
خلاصه داستان: یک دختر فقیر بارون در زیر سایه خواهرش زندگی کرده است ، جایی که همیشه چیزی نداشت. موهای او پر است یا موهای زائد ، او یک لباس واحد ندارد و تمام آنچه او دارد لباس های پاره شده برای کار است. خواهرش توجه یک نجیب غنی بالا را به خود جلب می کند ، اما او در راه ازدواج خود می میرد.
ماری به عنوان عروس جانشین برای خواهرش فرستاده می شود زیرا بارون نمی تواند جهیزیه قبلاً فروخته شده را به ارل بازپرداخت کند. اما ... این غیرممکن است؟ در وهله اول ، این پیشنهاد سوء تفاهم بود؟ یک داستان زیبا و شاد از عشق درباره یک دختر بارون افتاده و یک ارل فصیح.
(منبع: Shousetsuka ni narou ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: گروهی از قهرمانان برای نابودی کلیواتس، پادشاه جانوران، عازم میشوند. اما آنها با توطئهای برای نابودی جهان مواجه میشوند و باید برای کمک به کلیواتس ...
خلاصه داستان: دنیس که از طرف کسانی که او را دوست خود میدانست، مورد خیانت قرار گرفته بود،
او مشتاق استفاده از مهارتهای آشپزی سطح بالای خود بود. به همین دلیل تصمیم میگیرد شهر را رها کند و یک رستوران در حومه شهر باز کند...
خلاصه داستان: کایل خود را در حالی مییابد که به چهار سال پیش، به آغاز تهاجم شیاطین، منتقل شده است، درست زمانی که میخواست غول آخر را از پا درآورد. او با خاطرات و مهارتهایی که در آن زمان به دست آورده، تلاش خواهد کرد تا از وقوع فجایع مشابه جلوگیری کند...
خلاصه داستان: یک خلافکار پس از یک تصادف، دختر رویاییاش را در دنیایی موازی ملاقات میکند. وقتی هر دو در مبارزه با یک هیولا جان خود را از دست میدهند، او در زمان سفر میکند و به عقب برمیگردد و باید با "آبه سیمی" آموزش ببیند تا دختر را نجات دهد...