خلاصه داستان: ریو که در "فی" جادویی دوباره متولد شده، به دنبال زندگی آرام با جادوی آب است. در عوض، او با هیولاهای مرگبار روبرو میشود. با جوانی ابدی و خوشبینی، او در طول 20 سال بر جادو تسلط مییابد تا اینکه سرنوشت او را افسانهای میکند...
خلاصه داستان: به دستور ملکه ، سباستین و سیل به آلمان می روند تا در مورد مرگ های مرموز که اتفاق افتاده است ، تحقیق کنند. در حالی که این دو حقیقت را در پشت "جنگل گرگ" تحقیق می کنند ، جایی که هرکسی که به داخل پا می رود ، نفرین به مرگ می رسد ، یک نفرین وحشتناک بر روی آنها می افتد.
خلاصه داستان: ایوری کیتاهارا برای سال اول تحصیلی خود در دانشگاه به شهر ساحلی ایزو نقل مکان می کند و در بالای گراند بلو، مغازه غواصی عمویش، اقامت می کند. ایوری امید و رویاهای زیادی در مورد داشتن یک تجربه دانشگاهی ایده آل دارد، اما وقتی وارد مغازه می شود درگیر فعالیت های الکلی اعضای بی خیال باشگاه غواصی می شود که در آن مکان حضور دارند. ایوری که توسط شینجی توکیتا و ریوجیرو کوتوبوکی از طبقات بالا متقاعد شده است، با اکراه به مهمانی عجیب آنها میپیوندد. پسر عموی او چیسا کوتگاوا بعداً وارد خانه می شود و او را در حال دستگیری می کند و باعث تحقیر کامل ایوری می شود.
گراند بلو بر اساس مانگای کمدی محبوب کنجی اینو و کیمیتاکه یوشیکا، ماجراهای ناگوار ایوری را با دوستان جدید عجیب و غریبش دنبال می کند که در تلاش برای تحقق بخشیدن به رویای دانشگاهی ایده آل خود است و در عین حال نحوه غواصی را نیز یاد می گیرد.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: Renji Kusakabe ، یک کارمند بازی ، یک روز متوجه یک دختر کوچک خارجی می شود که در تلاش برای برنده شدن یک اسباب بازی پر شده به نام "Manly Koala" از یک بازی جرثقیل است. سه ساعت بعد ، پس از اتمام شیفت خود ، رنجی دختر را هنوز در بازی می بیند ، اما اسباب بازی همچنان بی تحرک است.
برای او احساس پشیمانی کرد ، او تصمیم می گیرد کمک کند. او یک سکه 100 ساله را درج می کند و با یک تلاش ماهرانه ، اسباب بازی را برنده می کند ، که سپس به دختر دست می دهد. این دختر که از این ژست غیر منتظره مبهوت است ، با ظن به رنجی نگاه می کند. رنجی با عجله به او می گوید که این یک هدیه روز ولنتاین است. او کمی می داند ، در کشور خود در انگلیس ، روز ولنتاین به طور سنتی وقتی مردان به زنان هدیه می دهند و به همراه اعتراف به عشق هدیه می دهند.
(منبع: اخبار مال)
خلاصه داستان: زندگی در زاغه های یک شهر ثروتمند ، رودو و پدر پرورش دهنده او سعی می کنند با بقیه ساکنان این شهر همزیستی کنند ، اما رودو از هدر رفتن طبقه بالایی تحقیر می کند. با نادیده گرفتن هشدارهای اطرافیان ، رودو به طور مرتب در جستجوی هر چیز مفید یا ارزشمند برای نجات از "پرتگاه" - یک سوراخ عظیم که هر چیزی که زباله در نظر گرفته شود ، از جمله مردم ، از جمله مردم ، از طریق زباله های این شهر شایع می شود. پدر بیولوژیکی رودو یکی از این افراد بود که پس از متهم به قتل ، به پرتگاه پرتاب شد.
یک روز ، پس از دویدن به چهره ای مرموز در راه خانه ، رودو برای یافتن بدن در حال مرگ رگتو روی زمین باز می گردد. وی بلافاصله توسط مقامات در صحنه پیدا می شود و به قتل متهم می شود. هیچ کس به ادعاهای خود در مورد بی گناهی اعتقاد ندارد و او را به پرتگاه پرتاب می کند. با این حال ، او به جای مرگ ، خود را در مکانی عجیب و ناپاک و ناخوشایند که توسط هیولا ساخته شده از سطل زباله احاطه شده است ، پیدا می کند.
هنگامی که رودو مورد حمله هیولاهای گفته شده قرار می گیرد ، وی توسط مردی به نام انژین نجات می یابد ، که خود را "پاک کننده" نشان می دهد - شخصی که از سلاح های ویژه ای به نام سازهای حیاتی برای مبارزه با این موجودات استفاده می کند. برای اینکه انتقام خود را از کسی که Regto را کشته است ، با اکراه با اکراه پاک کننده تر شود تا بتواند راه خود را به عقب و خارج از پرتگاه بجنگد.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: Konoha Satou دارای تاریخ تاریک است. از این گذشته ، او سالهای نوجوانی خود را صرف نوشتن عاشقانه های فانتزی فانتزی خود مانند تاریخ تاریک خود کرد. اما از آنجا که او به نفرت انگیزترین شرور خود تبدیل شده است ، به یاد آوردن آخرین جزئیات اکنون موضوع زندگی و مرگ است. با اجتناب از اولین پرچم های مرگ ، ناگهان ساتو در تاریکی کنار رفت که یک غریبه مرموز از لیلی پادشاهی بازگشت-شخصیتی که او به یاد نمی آورد که در فیلمنامه اصلی بنویسد. اگرچه یومی ادعا می کند که متحد اوست ، اما آیا واقعاً می تواند به شخصیتی که در چنین دنیای خطرناکی از آن چیزی نمی داند اعتماد کند؟
(منبع: ین پرس)
خلاصه داستان: "کلاس ها" در سن 10 سالگی داده می شود ، و حضور یا عدم وجود "مهارت" تا حد زیادی بر زندگی تأثیر می گذارد. آرل ، فرزند "شاهزاده خانم شمشیر" فارا و "پادشاه جادویی" لئون ، به عنوان "بی کلاس" شناخته شده است ... اما حتی بدون شغل یا مهارت ، آرل معتقد است که می تواند با تلاش ادامه یابد.
(منبع: Earth Star Entertainment ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: سامارا "سام" یانگ توسعه دهنده ای در لس آنجلس است که با اولین بازی ویدیویی خود با نام Ruminate قصد دستیابی به رویاهای خود را دارد. یعنی تا زمانی که یک پخش کننده محبوب به بازی یک بررسی دلخراش بدهد. حتی از این بدتر ، سام متوجه می شود که منتقد مشکل ساز اکنون همسایه جدید اوست! در یک داستان کمدی ، عاشقانه و کاملاً واقعی درباره بازی ، الگوهای رفتاری و اضطراب اجتماعی گم شوید. برای طرح بیایید ، برای سگ بمانید.