خلاصه داستان: اوکابه بهمراه همکاران خود در آزمایشگاه بر روی یک دستگاه مایکرو ویو که می تواند پیامها را به زمان گذشته ارسال کند کار می کنند. آنها بدون اینکه دستگیر شوند تلاش می کنند با استفاده از دستگاه سازمان شیطانی "سرن" و نقشه های آنها را متوقف سازند...
خلاصه داستان: داستان از این قرار است که "لایت یاگامی"، مرد جوانی که از جرم و بزهکاری بیزار است، تصادفاً دفتری پیدا میکند که رویش نوشتهشده "دفتر مرگ" ( Death Note ). در صفحهٔ اول دفتر توضیح دادهشده که اگر نام شخصی در دفتر نوشته شود و نویسنده در همانحال چهره شخص را در ذهنش مجسم کند، آن شخص پس از ۴۰ ثانیه خواهد مُرد. "لایت" در صدد استفاده از دفتر بر میآید…
خلاصه داستان: ایوری کیتاهارا برای سال اول تحصیلی خود در دانشگاه به شهر ساحلی ایزو نقل مکان می کند و در بالای گراند بلو، مغازه غواصی عمویش، اقامت می کند. ایوری امید و رویاهای زیادی در مورد داشتن یک تجربه دانشگاهی ایده آل دارد، اما وقتی وارد مغازه می شود درگیر فعالیت های الکلی اعضای بی خیال باشگاه غواصی می شود که در آن مکان حضور دارند. ایوری که توسط شینجی توکیتا و ریوجیرو کوتوبوکی از طبقات بالا متقاعد شده است، با اکراه به مهمانی عجیب آنها میپیوندد. پسر عموی او چیسا کوتگاوا بعداً وارد خانه می شود و او را در حال دستگیری می کند و باعث تحقیر کامل ایوری می شود.
گراند بلو بر اساس مانگای کمدی محبوب کنجی اینو و کیمیتاکه یوشیکا، ماجراهای ناگوار ایوری را با دوستان جدید عجیب و غریبش دنبال می کند که در تلاش برای تحقق بخشیدن به رویای دانشگاهی ایده آل خود است و در عین حال نحوه غواصی را نیز یاد می گیرد.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: "تورو هوندا" دبیرستانی 16 ساله پس از اینکه یک تراژدی خانوادگی زندگی اش را دگرگون می کند، مجبور می شود زندگی و مشکلات خود را به دست گرفته و برود… به یک چادر! متاسفانه خانه جدیدش در املاک و زمینهای شخصی متعلق به قبیله مرموز "سوما" قرار گرفته و طولی نمی کشد که مالکان راز او را می فهمند. تورو خیلی زود متوجه می شود که آن خانواده پیشنهاد سرپرستی او را دادند و اینکه سوماها هم رازهای خودرا دارند (هنگامیکه توسط جنس مخالف در آغوش گرفته می شوند، تبدیل به حیوانات "زودیاک چینی" میشوند!) و...
خلاصه داستان: برای سرباز سابق "جووزو اینویی" تنها یک سوال مطرحه است: (چه کسی او را تبدیل به سایبرگ کرده و تمام خاطراتش را پاک کرده است؟) بس از پایان جنگ، سربازهای سایبرگ که به "گسترش یافته" معروف اند، مرخص شده اند. "جووزو اینویی" هم یکی از انها بوده است، مردی که بدنش تبدیل شده و سرش هم با یک تفنگ عظیم جایگزین شده بود. بدون هیچ خاطرهای از زندگی گذشته اش ...