خلاصه داستان: اصلان جید کالنریز، معروف به Ash Lynx، فراری بود که از خیابان های شهر نیویورک بیرون آمده بود و توسط پدرخوانده بدنام مافیا، دینو گلزین، بزرگ شد. اکنون 17 ساله و رئیس باند خود، آش شروع به تحقیق در مورد "ماهی موز" مرموز می کند - همان دو کلمه ای که برادر بزرگترش، گریفین، از زمان بازگشت از جنگ عراق زمزمه کرده است. با این حال، زمانی که دینو افراد خود را به دنبال Ash در یک بار زیرزمینی که از آن به عنوان مخفیگاه استفاده میکند، میفرستد، تحقیقات او مانع میشود.
در بار، اسکیپ، دوست اش، او را با شونیچی آیبه و دستیارش، ایجی اوکومورا، که عکاسان ژاپنی هستند که از باندهای خیابانی آمریکایی گزارش می دهند، معرفی می کند. با این حال، وقتی شورتر وونگ، یکی از متحدان اش، به او زنگ میزند تا درباره دینو به او هشدار دهد، گفتگوی آنها قطع میشود. به زودی، مردان دینو به نوار هجوم می برند و در هرج و مرج متعاقب، اسکیپ و ایجی را می ربایند. حالا، اش باید راهی برای نجات آنها پیدا کند و تحقیقات خود را در مورد ماهی موز ادامه دهد، اما آیا سابقه او با مافیا مانع از موفقیت او می شود؟
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: ایوری کیتاهارا برای سال اول تحصیلی خود در دانشگاه به شهر ساحلی ایزو نقل مکان می کند و در بالای گراند بلو، مغازه غواصی عمویش، اقامت می کند. ایوری امید و رویاهای زیادی در مورد داشتن یک تجربه دانشگاهی ایده آل دارد، اما وقتی وارد مغازه می شود درگیر فعالیت های الکلی اعضای بی خیال باشگاه غواصی می شود که در آن مکان حضور دارند. ایوری که توسط شینجی توکیتا و ریوجیرو کوتوبوکی از طبقات بالا متقاعد شده است، با اکراه به مهمانی عجیب آنها میپیوندد. پسر عموی او چیسا کوتگاوا بعداً وارد خانه می شود و او را در حال دستگیری می کند و باعث تحقیر کامل ایوری می شود.
گراند بلو بر اساس مانگای کمدی محبوب کنجی اینو و کیمیتاکه یوشیکا، ماجراهای ناگوار ایوری را با دوستان جدید عجیب و غریبش دنبال می کند که در تلاش برای تحقق بخشیدن به رویای دانشگاهی ایده آل خود است و در عین حال نحوه غواصی را نیز یاد می گیرد.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: یک لرد سامورایی که مجروح شده، با 48 شیطانی که در معبد زندانی هستند برای فرمانروایی تمام دنیا معامله می کند.شیاطین برای انجام این کار از او درخواست 48 قسمت از بدن فرزندش که هنوز به دنیا نیامده را می کنند. پس از تولد بچه، مادرش او را در سبد می گذارد و در رودخانه رها می گند...