خلاصه داستان: هیچ کس نخواست که گربه باشد!
یک شوالیه پس از مرگ در مبارزه با نیروهای شیطانی، شوکه می شود و متوجه می شود که به جای اینکه دوباره به عنوان یک قهرمان بشریت متولد شود، زندگی جدید خود را به عنوان یک غول بزرگ - یکی از قدرتمندترین هیولاهای جهان آغاز می کند! تنها مشکل این است که یک بچه غول بسیار شبیه به یک گربه خانگی شایان ستایش است؟! وقتی یک ماجراجوی زیبای جن او را از آستانه مرگ نجات می دهد، همه چیز گیج کننده تر می شود تا اینکه او را تمام کند. سفر گیج کننده این خانه گربه-اسلش-شوالیه تازه شروع شده است...
(منبع: ین پرس)
خلاصه داستان: سون تندو مدرسه هنرهای رزمی تندو را به همراه سه دخترش به نامهای آکان، نابیکی و کاسومی اداره میکند. یک روز، زندگی خواهران زیر و رو می شود، وقتی پدرشان اعلام می کند که به یکی از آنها قول داده است که با پسر یک رزمی کار همکارش ازدواج کند تا میراث خانواده را ادامه دهد. علاوه بر واکنش های متفاوت آنها، زمانی که نامزد از راه می رسد، آخرین چیزی که خانواده تندو انتظار دارند، رانما سائوتوم و پدرش جنما است.
رانما با پدرش در چین تمرین می کرد تا اینکه یک حادثه ناگوار باعث تغییر هر دوی آنها شد. حالا وقتی آب به آنها می رسد، رانما به یک دختر و جنما به یک پاندا غول پیکر تبدیل می شوند...
خلاصه داستان: اوکومورا، رئیس کلوپ مانگای مدرسه، ادعا می کند هیچ علاقه ای به دختران واقعی ندارد. او شیفته یک شخصیت مانگای معروف به لیلیل است. حالا سال تحصیلی جدید شروع شده و یک دختر واقعی به نام ریریسا که به کازپلی علاقه مند است به باشگاه وارد می شود. ریریسا اوکومورا را متقاعد می کند تا عکاس او شود و ...
خلاصه داستان: نائوئه کان، یک ماساژدرمانگر است که با یک بیمار عجیب آشنا می شود: یک بانوی دوست داشتنی با گوش های نوک تیز و چشم های زمرد که عاشق غذاهای ناسالم است. وسواس او را فراگرفته است و حالا نائو باید به او کمک کند تا وزن کم کند...
خلاصه داستان: هایاتو کاسوکابه، پس از مرگ مادربزرگش به توکیو برمیگردد و کافه او را به ارث میبرد. او قصد دارد کافه را خراب کند و تبدیل به پارکینگ کند، اما متوجه می شود که مادربزرگش قبل از مرگ پنج دختر را به خانه برده است...
خلاصه داستان:
در دنیای پس از آخرالزمانی که تحت سلطه افرادی بنام "اعداد" است، هویت انسانها با چیزی به نام "شمار" نشانه گذاری شده است. این شمار مسافتی را که فرد طی میکند و میزان تعریف و تمجید از آنها را مشخص می کند و در صورت صفر شدن باعث نابودی آنها می شود...
خلاصه داستان: سومیرکو اوگاوا در یک کتابفروشی شلوغ مشغول به کار است و می خواهدنویسنده رمان شود. پس از رخ دادن اتفاقات عجیبی در شهر ، او با همکارش رن آداشینو شروع به بررسی آنها میکند. اما رن رازی را پنهان می کند! آنها با مهارت های خود چه چیزی را کشف خواهند کرد؟
خلاصه داستان: هنگام نجات دادن یک غریبه از تصادف کشته شد. یک "نیت(NEET)" 34ساله به عنوان "رودئوس گریرات" در دنیایی جادوی تولد تازه پیدا کرد. با دانش و تجربه زندگی گذشته، رودئوس قسم خورد اشتباهات گذشته را تکرار نکند. حال با نیروی جادویی عظیم و ذهن یک بزرگسال ...
خلاصه داستان: "شوییچی کاگایا" یک راز دارد. به غیر از داشتن نمرات عالی و مهارت در ورزش، خصوصیاتی دارد که نمی توان آن را عادی نامید. در واقع، حتی او را نمی توان انسان تلقی کرد.
یک صبح سرنوشت ساز، او به عنوان یک هیولا از خواب بیدار شد. با قدرتی غیر عادی ، حس بویایی غیر طبیعی ، پنجه های کرکی بزرگ و...
خلاصه داستان: خواهر و برادر سورا و شیرو با هم مخوف ترین تیم گیمرهای حرفه ای جهان ، (The Blank) را تشکیل می دهند.
هنگامی که آنها موفق می شوند خدا را در یک بازی شطرنج شکست دهند ، به دنیایی فرستاده می شوند که در آن همه اختلافات با بازی کردن حل می شود.