خلاصه داستان: داستان انیمه در مورد جوانی به نام "سایتاما" است. او یک ابرقهرمان است که تمام حریفانش با یک ضربه مشت او شکست می خورند و او از این موضوع ناراحت است. پس به دنبال حریفی میگردد که شکست دادنش سخت باشد و او را به چالش بکشد...
خلاصه داستان: یک اعجوبه پیانو که پس از تحمل یک حادثه دردناک در دوران کودکیاش توانایی نواختن خود را از دست داده بود توسط یک دختر عجیب و غریب با رازی از خودش دوباره در کانون توجه قرار میگیرد.
خلاصه داستان: خواهر و برادر سورا و شیرو با هم مخوف ترین تیم گیمرهای حرفه ای جهان ، (The Blank) را تشکیل می دهند.
هنگامی که آنها موفق می شوند خدا را در یک بازی شطرنج شکست دهند ، به دنیایی فرستاده می شوند که در آن همه اختلافات با بازی کردن حل می شود.
خلاصه داستان: در دنیایی مشابه به قرون وسطای اروپایی، ۷ شوالیه وظیفه حفاظت از پادشاه را به عهده دارند. شوالیه های مقدس به آنها تهمت خیانت می زنند و از دربار اخراج میشوند. پرنسس الیزابث متوجه دروغ بودن این تهمت می شود و ...
خلاصه داستان: "کیریتو" در میان درختانی عظیم و بلند بیدار می شود. در حین اینکه بدنبال این است تا بفهمد کجاست، با پسرکی که تنها یک NPC است، ولی احساساتی مشابه انسانها دارد. اما در جین جستجو برای یافت والدین پسرک، خاطراتی مشترک با پسرک و دختری مو بلوند به یاد کیریتو می آید!
خلاصه داستان: دکتر کنزو تنما، یک جراح مغز و اعصاب نخبه است که در راه صعود به سلسله مراتب بیمارستان است. تا اینکه یک شب، یک اتفاق به ظاهر کوچک، زندگی دکتر تنما را برای همیشه تغییر می دهد.
در حالی که برای انجام عمل جراحی روی کودکی زخمی آماده میشود، مدیر بیمارستان تماس میگیرد و به او میگوید به جای آن عمل جراحی را روی شهردار شهر که در معرض مرگ است انجام دهد.
اما به دلیل عذاب وجدان ، دکتر تنما در موضع خود می ایستد و به جای شهردار شهر، پسر جوان یوهان لیبرت را جراحی می کند.
سال ها بعد او متوجه میشود که چه "هیولا" ای را نجات داده و گذشته اش به سراغش می آید.