خلاصه داستان: بریل گاردینانت، که خود را "پیرمرد فروتن" معرفی می کند، یک مربی شمشیربازی در دوجوی خود در دهکده ای روستایی است.
بریل به پایتخت سفر میکند و با تعدادی از شاگردان سابقش دوباره متحد میشود. اما چرا همه آنها سرپرستی او را می خواهند؟!...
خلاصه داستان: زندگی برای آن شرلی ، یتیم 11 ساله با تصور گسترده و خلق و خوی کوتاه آسان نیست. در پیچ و تاب سرنوشت ، او به خانه Cuthbert در Avonlea منتقل می شود. سرنشینان سالخورده ماریلا و متیو كوتبرت به دنبال پسری جوان برای كمك در مزارع بودند ، اما وقتی متوجه می شوند كه آن دختر است ، كاملاً شوك می كنند...
خلاصه داستان: دو دانش آموز خجالتی به نام های Aharen و Raido است که هیچ گونه ارتباطی با هم ندارند ولی پس از اینکه یک روز Raido، پاک کن Aharen را از روی زمین برمیدارد و به او میدهد، این دو خیلی سریع با هم صمیمی میشوند...
خلاصه داستان: جنگی بزرگ بین یک امپراطوری پیشرفته از نظر علمی و نبولیس، قلمروی ساحره ها، برای سالیان طولانی در جریان است. روزی جوان ترین شوالیه، که لقب قویترین جنگجوی امپراطوری را دارد با شاهدخت دشمن ملاقات میکند و تحت تاثیر زیبایی و وقار او قرار می گیرد. شاهدخت نیز متاثر قدرت و شیوه زندگی شوالیه میشود...
خلاصه داستان: مائومائو به پایین ترین رده های دربار فروخته شده و حالا یک خدمتکار است، او دانش فراوانش در پزشکی را پنهان می کند تا از توجه ها ناخواسته دوری کند. اما با بیمار شدن کودک شیرخوار امپراتور...
خلاصه داستان: در منطقه سخت معروف به مرزهای مرزی ، انسانها باید با نبرد بی پایان علیه موجودات دمی و انسانی که بی امان به آنها می آیند ، بجنگند ، قصد دارند سرزمین و خدایان خود را بگیرند. پسر جوانی به نام کای ، که برای دفاع از روستای خود می جنگد ، یک آسیب تهدیدآمیز را تحمل می کند که باعث می شود او از زندگی گذشته خاطرات خود را به دست آورد. اگر شما یک حامل نگهبان نیستید ، مثل این است که زندگی را در حالت سخت بازی می کنید ... دانش تازه کای به او حس جدیدی از "قانون" ناعادلانه "که بر دنیای اطراف خود حاکم است ، می دهد. یک چیز واضح است: برای اینکه کسانی که بدون خدا به عنوان سرپرست خود خدمت می کنند ، زندگی یک مبارزه مداوم برای بقا است. بدین ترتیب داستان حماسی صعود یک پسر جوان به دنیای وسیعی پر از جادو ، خونریزی و رمز و راز آغاز می شود.
(منبع: J-Novel Club)