خلاصه داستان: الن هشت ساله که دختر هم روح و خون انسان است ، بر عناصر قدرت دارد-هرچند نوع سنتی چهار عنصر نیست. او این قدرت را دارد که با دستکاری عناصر جدول تناوبی ، محیط اطراف خود را تغییر دهد. مهمتر از آن ، الن همچنین به دلیل دانشمند بودن در زندگی گذشته خود ، دانش علمی زیادی دارد.
در طول جنگ علیه یک پادشاهی همسایه ، Rovel Vankreift ، قهرمان پادشاهی تنبال و فرزند ارشد خانه وانکریفت - و همچنین پدر الن - به طرز مهمی زخمی شد. با این حال ، روحی که از طرف رول جنگید ، لیدی Origin ، او را به قلمرو خود آورد تا او را از چنگال مرگ نجات دهد. لیدی Origin ، که به نظر می رسد ملکه قلمرو روح و همچنین مادر نهایی الن است ، یکی از قدرتمندترین ارواح موجود است و باعث می شود الن کوچک بر خلاف ظاهر بی گناه خود کاملاً قدرتمند باشد.
اما حتی یک خانواده به همان اندازه خوشحال است که این سهم نسبتاً نسبت به مشکلات خود دارد ، زیرا الن و والدینش مجبور هستند تا روابط قدیمی خود را با خانواده Vankreift وصل کنند تا از افتخار اقوام خود دفاع کنند - همه در حالی که وجود خطرناک الن را از عموم مردم پنهان می کند تا شادی غیرقابل تحمل خود را حفظ کند.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: سامارا "سام" یانگ توسعه دهنده ای در لس آنجلس است که با اولین بازی ویدیویی خود با نام Ruminate قصد دستیابی به رویاهای خود را دارد. یعنی تا زمانی که یک پخش کننده محبوب به بازی یک بررسی دلخراش بدهد. حتی از این بدتر ، سام متوجه می شود که منتقد مشکل ساز اکنون همسایه جدید اوست! در یک داستان کمدی ، عاشقانه و کاملاً واقعی درباره بازی ، الگوهای رفتاری و اضطراب اجتماعی گم شوید. برای طرح بیایید ، برای سگ بمانید.
خلاصه داستان: اوتا ساکورا یک دانش آموز دبیرستانی سرزنده و پرانرژی است که عاشق آواز خواندن است.
یک روز ، هنگام راه رفتن سگ خود ، او با یک پری زیبا و هلو مانند به نام Purirun روبرو می شود ، که در جستجوی محافظان افسانه ای "Idol Preture" است. زادگاه Purirun ، Kirakiland ، مکانی صلح آمیز و درخشان بود اما توسط Darkine شرور ، رهبر باند چوکیری مجبور به تاریکی شد. UTA تصمیم می گیرد به Purirun کمک کند تا افراد شاد و شاد را جستجو کند تا به عنوان Preture تبدیل شوند تا Kirakiland بتواند دوباره روشن شود.
ناگهان ، باند چوکیری وارد شهر هانامیچی ، زادگاه اوتا می شود و جرقه های شهر را به سرقت می برد. UTA تصمیم می گیرد تاریکی را با جرقه های آهنگ خود روشن کند و به این قدرت داده می شود که به محافظ افسانه ای ، Cure Idol تبدیل شود.
خلاصه داستان: با یک لبخند ، OOTA از نمرات آزمون تک رقمی خود چشم پوشی می کند و منبع جدیدی از سرگرمی را جستجو می کند. او به زودی توسط همکلاسی خود کاشیوادا ، دانش آموز مرموز که به طور مداوم چهره ای خالی می پوشد ، اسیر می شود. اووتا توطئه می کند تا از طریق ترس و وحشت و طرح های بدبختانه رفتار خود را بشکند ، اگرچه به نظر می رسد تاکتیک های او همیشه آتش سوزی می کند.
اووتا به عنوان دلقک کلاس شناخته می شود و دائماً توسط معلم خود نظم و انضباط می یابد ، که ادعا می کند "چهره او آن را از بین می برد". به هیچ وجه تقصیر خود را ندارد ، او فاقد کنترل احساسات و بیان صورت خود است. از طرف دیگر ، کاشیوادا به نظر می رسد که دائماً بی احساس و غیرقابل خواندن است - هیچ کس نمی داند چه فکر می کند!
Oota و Kashiwada مخالفان کاملی هستند ، اما این امر مانع از ایجاد یک رابطه منحصر به فرد بین آنها نمی شود. از آنجا که آنها احساسات خود را نسبت به یکدیگر درک می کنند ، این سؤال مهم را ایجاد می کند: آیا مخالفان واقعاً جذب می کنند؟
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: همیشه قابل اعتماد و مهربان ، Kiyoko Yoshida به عنوان رئیس کلاس 2-1 معرفی می شود. در روز اول مدرسه ، پسری به نام Yano Tsuyoshi دیر وارد می شود که در مصدومیت قرار دارد. به دلیل ماهیت دلسوز او ، علاوه بر اینکه یانو درست در کنار او نشسته است ، کیوکو نمی تواند کمک کند اما نگران او باشد و چگونه او این مصدومیت را آغاز کرد. او پس از یک روز با احتیاط در خانه او را دنبال کرد ، او حقیقت را می آموزد - او بسیار دست و پا چلفتی است.
Kiyoko به زودی خودش را به طور مداوم نگران یانو ، چه در مدرسه و چه در خانه می داند ، و نمی داند که عاشق او می شود. Kiyoko که با یک کیت کمکهای اولیه مسلح است ، این کار را برای مراقبت از صدمات ناشی از ناسازگار یانو انجام می دهد زیرا یک عاشقانه بین این دو شروع به شکوفا می کند.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: یک نبرد رویال بین ابرانسان ها برای عنوان X، عنوان محبوب ترین قهرمان اتفاق می افتد....
این دنیایی است که قهرمانان توسط اعتماد مردم ایجاد می شوند و قهرمان که بیشترین اعتماد را کسب کرده است به عنوان X شناخته می شود - در این جهان ، اعتماد مردم را می توان با داده ها محاسبه کرد و این ارزش ها بر مچ دست همه منعکس می شود.
خلاصه داستان: Midori در کمی اتصال است. او در بدهی است و صاحبخانه وی در تلاش است تا او را به دلیل اجاره بدون پرداخت هزینه کند. بهترین دوست او از وام گرفتن پول نقد خودداری می کند زیرا او از ترفندهای خود پیروز شده است. شاید برخی از زورگویی ها کمک کند. یا کمی سرقت کوچک؟ نه پایدار نیست. شاید گرفتن شغل چیزها را حل کند ... اما کار به معنای زمان کمتری برای ماجراهای سرگرم کننده در شهر بزرگ است ...
(منبع: عمودی)
خلاصه داستان: به عنوان یک خون آشام ، لونا ایشیکاوا می تواند یک دانشجوی انتقال منحصر به فرد در نظر گرفته شود. او با رفتار جالب خود ، به سرعت به مرکز توجه کلاس او تبدیل شده است. به طور معمول ، برای تاتسوتا اوتوری - یک مرد کاملاً متوسط - تقریباً غیرممکن خواهد بود تا با او ارتباط برقرار کند. با این حال ، این تغییر می کند که این دو به طور غیر منتظره ای برای تمیز کردن وظیفه جفت شوند!
بعد از اینکه تاتسوتا به طور خودجوش دوستی با لونا ایجاد می کند ، تصور او از او به آرامی فرو می رود: او دختر مرموز و جمع شده ای نیست که همه فکر می کنند او است. در واقع ، او قادر به حتی مکیدن صحیح خون نیست! تاتسوتا برای کمک به لونا برای غلبه بر ناسازگاری خود ، تصمیم گرفت تا شریک عمل او شود. این دوتایی به تدریج به سمت هدف دلپذیر خود کار می کند و مهارت های خونی خون لونا را با هر نیش که می گیرد ، به تدریج به سمت هدف دلپذیر خود کار می کند.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: یک مدرسه دخترانه مخصوص افراد بزهکار در کنار یک مدرسه پسرانه قرار دارد. روزی، دو دانشآموز از هر مدرسه، کائوروکو و رینتارو، با هم آشنا میشوند و رابطهای بین آنها شکل میگیرد...
خلاصه داستان: بهترین دوستان Yoshiki و Hikaru در بیشتر زندگی خود مانند چسب گیر کرده اند. این دو پسر که در یک دهکده کوچک زندگی می کنند و تنها کودکانی هستند که در سن خود هستند ، در شرکت یکدیگر آرامش پیدا می کنند. دوستی آنها در نگاه اول زیبا به نظر می رسد ، اما یوشیکی از زمان یک تابستان سرنوشت ساز متوجه تغییر رفتار هیکارو شده است.
"Hikaru" که اکنون در کنار او قرار دارد ، چیزی شبیه به دوستش نیست. علی رغم ظاهر بدنی و خاطرات او که دقیقاً یکسان است ، یوشیکی می داند که چیزی از دست و پا افتاده است و Hikaru که او یک بار می دانست از بین رفته است. هنگامی که او این مسئله را به وجود آورد ، Hikaru تا حدی به موجودی دنیای دیگر تبدیل می شود و تهدید می کند که اگر نتواند آن را بپذیرد ، یوشیکی را بکشد - در حالی که عشق خود را به او نیز نشان می دهد.
یوشیکی که با اندوه و ناتوان از بهترین دوست خود رها نشده است ، تلاش می کند تا با زندگی خود حرکت کند ، زیرا او خود را نزدیک تر می کند به Hikaru جدید. در عین حال ، وقایع عجیب و غریب شروع به طاعون روستای خود می کند و هرج و مرج ناخوشایند را به همراه می آورد.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]