خلاصه داستان: در طی یک روز بارانی ، یک زن با یک حیوان عجیب و غریب که در کنار جاده منتظر است ، روبرو می شود. این موجود با درخواست ورود به آن ، در تلاش برای نشان دادن جذابیت خود ، چتر را به زن ارائه می دهد. او با توجه به ماهیت هوشمندانه خود ، موجودات سگ مانند را به خانه می آورد و به این ترتیب زندگی خود را با هم آغاز می کند.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: یو یوتانی ، دانش آموز دبیرستانی سال اول با چشمان تیز ، سوراخ های بزرگ و موهای دو تنی چشمک زن ، یک دختر بد مشهور نیست که همه راهی می کنند. او در واقع یک دختر بسیار خوب است و ذهن او همیشه پر از افکار مدونا مدرسه ، آتوری میوزوتوری است. یوو که مایل به جلب توجه رئیس کمیته انضباطی آتوری است ، تصمیم می گیرد که از دانشجوی افتخاری خارج شود و به "بزهکار بد" تبدیل شود. یک کمدی مدرسه ای که مبارزات یک بزهکار کمی احمقانه خود را به تصویر می کشد ، در حال شروع است!
(سایت رسمی ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: Hero Toto مهارت های خوبی دارد ، اما کمرویی شدید او باعث شده او نتواند یک مهمانی تشکیل دهد و باعث می شود وی در شهری که سفرش آغاز شد ، گیر بیفتد.
یک روز ، او به طور ناگهانی دعوت می شود تا توسط سه زن زیبا - سل ، شقایق و گور - به یک مهمانی بپیوندد. با خوشحالی از اینکه سرانجام در یک ماجراجویی قرار گرفت ، توتو پر از هیجان است ... اما او کمی می داند ، این زنان مرده اند که او را به قتل می رسانند!
یک رامکام حرمت مرگبار به عنوان قهرمان مضطرب اجتماعی ، که از هیجان صرفاً در اطراف زنان غش می کند ، خود را هدف سه همراه کشنده پیدا می کند ، هر کدام دلایل خاص خود را برای خواستار رفتن او دارند!
(منبع: اخبار مال)
خلاصه داستان: در دوره ادو ، یک دوشیزه حرم به نام "Itukihime" در روستای کوهستانی کادونو وجود داشت. جینتا ، جوانی که علی رغم اینکه غریبه است ، به عنوان سرپرست حرم دوشیزه عمل می کند ، با یک دیو اسرارآمیز روبرو می شود که از آینده دور در جنگل صحبت می کند و در آنجا برای شکست دادن آن ...
خلاصه داستان: برای همکلاسی های خود ، WADA یک دختر غنی ساکت است در حالی که یاماموتو یک گرگ تنها مرعوب است ... اما آنچه آنها نمی دانند این است که WADA یک معتاد به بازی موبایل در یک رابطه عشق پرشور و نفرت انگیز (با یک شخصیت 2D) است ، و یاماموتو فقط برای YouTuber مورد علاقه خود یک جبهه برای افسانه های شهری دارد. و بزرگترین راز نه چندان مخفی آنها-این دوستان بعید به نظر می رسد که هر روز بعد از مدرسه در دادگاه غذا ملاقات می کنند تا از آن استفاده کنند ، غرق شوند و یاد بگیرند که چه چیزی باعث می شود یکدیگر تیک بزنند!
(منبع: ین پرس)
خلاصه داستان: تاکوپی از خانهاش در سیاره شاد سفر میکند تا شادی را بر روی زمین گسترش دهد، اما با شیزوکای بیلبخند آشنا میشود. دوستان مدرسه و زندگی خانوادگی او باعث ایجاد غم و اندوه در چهرهاش میشوند و تاکوپیِ پاکقلب مصمم است اوضاع را تغییر دهد...
خلاصه داستان: رسیدن به بالا ، و همه چیز به دست شما خواهد بود. در بالای برج همه چیز در این دنیا وجود دارد ، و همه اینها می تواند مال شما باشد...
"برج خدا" درباره پسری به نام "بَم بیست و پنجم" است که بخش عمده زندگی اش را زیر یک برج بزرگ و مرموز به همراه دوستش "ریچیل" زندانی بوده است. زمانی که ریچل وارد برج میشود، بم نیز می تواند در را به داخل آن باز کند و در هر طبقه از این برج با چالش هایی روبرو می شود که ...