خلاصه داستان: یک پزشک و بیمارش که اخیراً درگذشته است، به عنوان دوقلو در یک بت موسیقی مشهور ژاپنی متولد می شوند و با بزرگ شدن در کنار هم در طول زندگی خود، در اوج و فرودهای صنعت سرگرمی ژاپن حرکت می کنند...
خلاصه داستان: کرافت لارن که یک بازرگان است، دختری زیبا که گوش و دم گرگی دارد رادر گاری خود پیدا می کند. هولو می خواهد که به خانهی خود، جنگل یویتسو که در شمال است برگردد و به همین دلیل، همسفر لارنس میشود...
خلاصه داستان: رسیدن به بالا ، و همه چیز به دست شما خواهد بود. در بالای برج همه چیز در این دنیا وجود دارد ، و همه اینها می تواند مال شما باشد...
"برج خدا" درباره پسری به نام "بَم بیست و پنجم" است که بخش عمده زندگی اش را زیر یک برج بزرگ و مرموز به همراه دوستش "ریچیل" زندانی بوده است. زمانی که ریچل وارد برج میشود، بم نیز می تواند در را به داخل آن باز کند و در هر طبقه از این برج با چالش هایی روبرو می شود که ...
خلاصه داستان: این انیمه ادامه ی داستان Fairy Tail هیرو ماشیما است که بر ناتسو دراگنیل و تیمش از انجمن جادوگران تمرکز دارد که هدفشان تکمیل یک ماموریت ناتمام و صد ساله است...
خلاصه داستان: گل دی راجر دزد دریایی قدرتمندی بود که صاحب ثروت فراوانی بود. زمانیکه دستگیر شد و در آستانه ی اعدام قرار داشت فاش کرد که گنج بزرگ او که وان پیس نام داشت جائی در گرند لاین مخفی شده . 22 سال پس از مرگ او پسری به نام مونکی تصمیم گرفت تا یک دزد دریایی بشود و به دنبال گنج برود...
خلاصه داستان: پس از جنگ بزرگ بین پنج نژاد رقیب برای برتری بر روی زمین با پیروزی بشریت، جهان ناگهان در مقابل چشمان پسری به نام کای "بازنویسی" می شود.
حالا کای شاهد شکست بشریت در جنگ در نتیجه غیبت "سید" است...
خلاصه داستان: ده هزار سال پس از تأسیس قبیله تانگ در قاره دولو، قبیله تانگ تا مرز انقراض و نابودی رفته است...
حالا نسل جدیدی از استعدادهای فوق العاده متولد شده اند. آیا نسل جدید میتواند قبیله تانگ را دوباره تأسیس کند و داستانی جدید از عظمت را برای قبیله تانگ روایت کند؟
خلاصه داستان: یک پسر ابرقهرمان دوست داشتنی و بدون هیچ گونه قدرت تصمیم دارد در یک آکادمی معتبر قهرمان ثبت نام کند و یاد بگیرد که واقعاً قهرمان بودن چیست.
خلاصه داستان: سیاه چال کاوش نشده ای پر از هیولاها و تله های فراوان وجود دارد.
یک دزد خبره که به دنبال پدر گمشده اش می گردد به این سیاه چاله می رود، ودر کمال تعجب، سرایدار سیاه چال به او پیشنهاد کار می دهد...
حالا او باید یاد بگیرد که چگونه با هیولاهای جدید روبرو شود، تله بگذارد و لجنها را در اطراف سیاهچال قرار دهد...