خلاصه داستان: ده هزار سال پس از تأسیس قبیله تانگ در قاره دولو، قبیله تانگ تا مرز انقراض و نابودی رفته است...
حالا نسل جدیدی از استعدادهای فوق العاده متولد شده اند. آیا نسل جدید میتواند قبیله تانگ را دوباره تأسیس کند و داستانی جدید از عظمت را برای قبیله تانگ روایت کند؟
خلاصه داستان: گل دی راجر دزد دریایی قدرتمندی بود که صاحب ثروت فراوانی بود. زمانیکه دستگیر شد و در آستانه ی اعدام قرار داشت فاش کرد که گنج بزرگ او که وان پیس نام داشت جائی در گرند لاین مخفی شده . 22 سال پس از مرگ او پسری به نام مونکی تصمیم گرفت تا یک دزد دریایی بشود و به دنبال گنج برود...
خلاصه داستان: در نبرد نهایی علیه نابودگرهای شیطانی، توگو آساگاکی، یک رنجر قدرتی، جان خود را با جان دشمن عوض کرد. انگار همه چیز تمام شده بود، اما ناگهان خودش را در دنیای دیگری یافت! او تبدیل به یک ماجراجو می شود و به کیزونا رد تبدیل می شود و به مبارزه برای نجات مردم ادامه می دهد...
خلاصه داستان: آلینا کلاور برای پذیرایی در انجمن ماجراجویان ثبت نام کرد و فکر می کرد که این بلیت او برای زندگی خوب خواهد بود. متأسفانه، هر زمان که ماجراجویان در پاکسازی یک سیاه چال گیر می کنند، کنسرت رویایی او به یک کابوس اضافه کاری تبدیل می شود. برای نجات خود از کاغذبازی، آلینا خودش هیولاها را کتک می زند تا مشکل را حل کند! حالا او فقط باید فعالیت هایش را مخفی نگه دارد...
خلاصه داستان: ناتسوکو هیروس پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، کار خود را به عنوان یک انیماتور آغاز می کند. استعداد او به سرعت شکوفا می شود و اولین انیمه او به یک موفقیت بزرگ تبدیل می شود، جرقه یک پدیده اجتماعی می شود و او را به عنوان یک کارگردان نابغه جدید معروف می کند. پروژه بعدی او قرار است یک فیلم کمدی رمانتیک با موضوع عشق اول باشد! با این حال، از آنجایی که خود هرگز عاشق نبوده است، در تلاش برای درک مفهوم عشق اول است و در نتیجه...
خلاصه داستان: پس از مرگ پادشاه شیاطین، خلاء قدرت بوجود آمده تعادل جهان را به هم ریخته است. شاهان خودخوانده اهریمن از جهان های مختلف که مشتاق ادعای این قدرت برای خود هستند، در شاهزاده لیتیا جمع می شوند تا برای آن مبارزه کنند. در میان آنها، استاد شمشیرباز سوجیرو یاگیو به دنبال این است که این موقعیت را برای خود بگیرد. سوجیرو به همراه توئی کاگیزومه نو یونو، دختر جوانی که از دست ارتشی از گولمها که شهرش را ویران کردند، نجات داد، وارد لیتیا میشود تا در راه رسیدن به این عنوان مبارزه کند...
خلاصه داستان: دانش آموز دبیرستانی Rakurou Hizutome یک سرگرمی عجیب و غریب برای بازی کردن بازی های ضعیف دارد - بازی هایی که نامتعادل هستند یا پر از اشکالات زیادی هستند که باعث می شود مرزهای آن غیرقابل پخش باشد. معدود کسانی که سرگرمی خود را به اشتراک می گذارند ممکن است او را با نام بازی خود ، Sunraku ، تشخیص دهند. برای بازی بعدی خود ، Rakurou توصیه می شود Shangri-La Frontier ، یک بازی واقعیت مجازی محبوب و خوب دریافت شده به عنوان نفس بازی های وحشتناک که اخیراً بازی کرده است.
هنگامی که او بازی را بوت کرد ، راکورو تصمیم می گیرد بیشتر وسایل اولیه خود را برای به دست آوردن پول اضافی بفروشد و خود را تنها با یک جفت بوکسور ، ماسک پرنده و برخی از سلاح ها ترک کند. او فوراً قلاب می شود زیرا با دقت بالا آواتار خود را بالا می برد. با این حال ، پس از مواجهه با برخی از هیولاهای ارعاب کننده ، او متوجه می شود که ممکن است چالشی را که یک بازی اصلی می تواند ارائه دهد دست کم گرفته است. با پیشرفت راکورو ، او باید تمام مهارتهایی را که از تجربه بازی قبلی خود کامل کرده است ، جلب کند. مدتها پیش ، Playstyle عجیب و غریب Sunraku Shangri-la Frontier را با طوفان می برد.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: شایعات در سرتاسر زمین به راه می افتد: هنگامی که صاحب شمشیر سیاه تیغه تیره خود را می کشد، همه کسانی که مقابل آن ایستاده اند از هم می پاشند...
کوینزل، پسر جوان مرموز که شمشیر سیاه را حمل می کند، با مهارتی استثنایی از آن استفاده می کند، اما آیا واقعاً می تواند مسئول شایعات خونین باشد؟ با تعقیب لانس های خائن، چهار جنگجوی قدرتمند که تصور می شد توسط هفت قهرمان شکست خورده اند، قدرت شمشیرزن جوان تا حد امکان مورد آزمایش قرار می گیرد. در پایان نبرد...