خلاصه داستان: "رُز" و "اَش"، برادران مزدور شکست ناپذیر، با بزرگترین چالش خود هنگامی که "امپراتوری نئو بریتانی" ژاپن را اشغال می کند، روبرو می شوند. آنها به طرح آزادی شوالیه سیاه و گروه مقاومت "هفت ستاره درخشان" می پیوندند تا با حملات جدید مقابله کنند....
خلاصه داستان: یک کودک خیابانی علاقه مند به فناوری و تغییرات بدنیدر تلاش برای زنده ماندن در شهر آینده است و به عنوان یک قانون شکن مزدور که به عنوان Cyberpunk نیز شناخته می شود، شناخته می شود...
خلاصه داستان: آماندا والر، رئیس A.R.G.U.S، گروهی از جنایتکاران بدنام را برای یک ماموریت دور هم جمع کرده است
این جنایتکاران به قلمرویی ماورایی فرستاده میشوند که از طریق یک دروازه به این دنیا متصل است. دنیایی از شمشیرها و جادو که در آن ارک ها بیداد می کنند و اژدهاها بر آسمان حکومت می کنند...
خلاصه داستان: جنگی بزرگ بین یک امپراطوری پیشرفته از نظر علمی و نبولیس، قلمروی ساحره ها، برای سالیان طولانی در جریان است. روزی جوان ترین شوالیه، که لقب قویترین جنگجوی امپراطوری را دارد با شاهدخت دشمن ملاقات میکند و تحت تاثیر زیبایی و وقار او قرار می گیرد. شاهدخت نیز متاثر قدرت و شیوه زندگی شوالیه میشود...
خلاصه داستان:
تازونا تاکاتسوکی، به طور تصادفی با کویوری آکوتاگاوا، دختری در بستر برخورد می کند که او را به یاد خواهر متوفی اش موسوبو می اندازد. تازونا، دست کویوری را می گیرد و قدرت او را به عنوان یک تکان دهنده دست بیدار می کند. حالا اگر تازونا دستش را رها کند، او خواهد مرد. از آنجایی که دیدار با خدا تنها امید آنها برای نجات اوست، این دو باید راهی بیابند تا قدرت های منحصر به فرد خود را با هم ترکیب کنند..
خلاصه داستان: از زمان های قدیم، شایعاتی در مورد وجود شیاطین آدم خوار که در جنگل کمین کرده اند وجود داشته است و به همین دلیل شهرواندان بومی، به هیچ وجه شب ها در بیرون از خانه نمی مانند. در افسانه ها، شیطان کشی وجود دارد که شب ها پرسه می زند و به شکار این موجودات خونخوار می رود. این شایعات به زودی برای "تانجیرو"ی جوان به واقعیتی خشن تبدیل میشوند و...
خلاصه داستان: پس از ۲۰۰۰ سال، ارباب دیو ظالم تناسخ پیدا کرده! اما استعدادی برای پرورش کاندیداهای ارباب شیطان شدن ندارد! ارباب شیطان "آرنوس" خسته از دوره طولانی جنگهای بیپایان و توانایی از بین بردن انسانها، تصمیم گرفت به آینده تناسخ کند. اما چیزی که در انتظارش بود دنیایی بسیار صلحآمیز بود که ...
خلاصه داستان: شاتو دانکوورث، شکارچی فضل تازه کار، هرگز انتظار نداشت با کسی روبرو شود که بتواند بر او غلبه کند. حتی کمتر به این دلیل که مرد مرموز فوراً به او علاقه مند شود - تا حدی که به مأموریت های او کمک کند. با این حال، شاتو روشن می کند که او هیچ برنامه ای برای سرگرمی شخصی با او ندارد.
شرکت شاتو به زودی وظیفه از بین بردن سونگ رایانگ ها - یک قاتل متخصص و عضو سابق یک سازمان قدرتمند آسیایی را بر عهده می گیرد. به طور تصادفی، رایانگ ها مردی است که او را تعقیب کرده است. علیرغم پیشینه اش، شاتو با اکراه موافقت می کند که با رایانگ ها به عنوان بخشی از یک معامله ملاقات کند: در ازای بیرون رفتن با او، او مکان اهداف فعلی، مرده یا زنده را در اختیار او قرار می دهد.
اما زمانی که گذشته شروع به تسخیر هر دو قاتل می کند، ممکن است نیاز باشد که قرار آنها به پایان برسد، زیرا گرفتاری آنها زندگی آنها را در معرض خطر جدی قرار می دهد.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]