خلاصه داستان: تاکومی کایانو به دنیایی دیگر تناسخ می یابد و در جنگل دوقلوها را می بیند. از آنها مراقبت می کند و آنها را آلن و النا می نامد. تاکومی و دوقلوها برای کسب درآمد در انجمن صنفی ماجراجو ثبت نام می کنند و...
خلاصه داستان: ویل سرفورت آرزو دارد با تبدیل شدن به یک جادوگر قدرتمند، به قول خود با دوست دوران کودکی اش عمل کند. اما او حتی قادر به انجام ساده ترین جادوها نیست و مجبور می شود تا برای کسب اعتبار در آکادمی جادویی Regarden با هیولاهای سیاه چال مبارزه کند...
خلاصه داستان: پس از جنگ بزرگ بین پنج نژاد رقیب برای برتری بر روی زمین با پیروزی بشریت، جهان ناگهان در مقابل چشمان پسری به نام کای "بازنویسی" می شود.
حالا کای شاهد شکست بشریت در جنگ در نتیجه غیبت "سید" است...
خلاصه داستان: با کایتو تاکاگی، یک دانش آموز دبیرستانی عادی آشنا بشید. اون روزهاش رو به کاوش در سیاه چالهای ژاپن میگذرونه و برای کسب درامد اضافی، شکار لجن می کنه. ضمنا، بی سر و صدا به دوست دوران کودکیش، دختر محبوب کلاس علاقه منده.
یک روز، یک لجن طلایی کمیاب ظاهر می شه و کایتو موفق میشه اون رو شکست بده و با این کار یک ویژگی فوق العاده ارزشمند پیدا می کنه...
خلاصه داستان: دالیا پس از مرگ بر اثر کار زیاد، دوباره در دنیایی پر از جادو متولد می شود. او که توسط استادی که شغلش ساخت ابزار جادویی است بزرگ شده و با علاقه ای که به این حرفه دارد با شاگرد پدرش نامزد می کند. با این حال، قبل از ازدواج او ، ناگهان پدرش از دنیا می رود. اما در روز قبل از عروسی، نامزدش هم می گوید...
خلاصه داستان: در نقطه ای دور از شرق کشور یاناتو، از زمان های قدیم باور داشتند در این سرزمین دو جهان وجود دارد: جهانی در بالا که خدایان زندگی می کنند و جهانی در دامنه کوهی که انسان ها در آن زندگی می کنند.
حالا ساکونا، الهه برداشت محصول، خود را تبعید شده از خانه مجلل آسمانی به جزیره ای پر از شیاطین می یابد...
خلاصه داستان: Rimuru Tempest نام جدید ساتورو میکامی 37 ساله است که بعد از اینکه توسط دزدان کشته می شود، در دنیایی دیگر مانند یک هیولای لیز می شود .در دنیای جدید دوستانی پیدا می کند و زندگی تازه ای را آغاز می کند...
خلاصه داستان: جنگی بزرگ بین یک امپراطوری پیشرفته از نظر علمی و نبولیس، قلمروی ساحره ها، برای سالیان طولانی در جریان است. روزی جوان ترین شوالیه، که لقب قویترین جنگجوی امپراطوری را دارد با شاهدخت دشمن ملاقات میکند و تحت تاثیر زیبایی و وقار او قرار می گیرد. شاهدخت نیز متاثر قدرت و شیوه زندگی شوالیه میشود...
خلاصه داستان: از زمان های قدیم، شایعاتی در مورد وجود شیاطین آدم خوار که در جنگل کمین کرده اند وجود داشته است و به همین دلیل شهرواندان بومی، به هیچ وجه شب ها در بیرون از خانه نمی مانند. در افسانه ها، شیطان کشی وجود دارد که شب ها پرسه می زند و به شکار این موجودات خونخوار می رود. این شایعات به زودی برای "تانجیرو"ی جوان به واقعیتی خشن تبدیل میشوند و...