خلاصه داستان: نائوئه کان، یک ماساژدرمانگر است که با یک بیمار عجیب آشنا می شود: یک بانوی دوست داشتنی با گوش های نوک تیز و چشم های زمرد که عاشق غذاهای ناسالم است. وسواس او را فراگرفته است و حالا نائو باید به او کمک کند تا وزن کم کند...
خلاصه داستان: نوئل مشتاق است مانند پدربزرگ قهرمانش باشد و جانورانی را که از پرتگاه ها بیرون می آیند بکشد. متأسفانه، معلوم میشود که او چیزی جز یک سخنگو بداخلاق نیست – شغلی بدون هیچ مهارت رزمی. نوئل بدون ترس تصمیم می گیرد تا قوی ترین قبیله را در تمام سرزمین ایجاد کند و از مهارت های خود برای متحد کردن قاتلان و قهرمانان تحت رهبری خود استفاده می کند....
خلاصه داستان: "کورومی میرای" سال اولی دبیرستان در بخش مدرسه جادویی Redrun ثبت نام کرده است، تنها مرکز جهان برای جادوگران که توسط لیگ بین المللی Mage تایید شده و می تواند در زمان فارغ التحصیلی تحت نظر خانواده های سلطنتی کار کند. کورومی همیشه در کلاس برتر بود اما...
خلاصه داستان: کانا ساکوراگی، فارغ التحصیل کالج مبارز، توسط شرکتی غیرمتعارف استخدام می شود تا با تبدیل شدن به یک دختر جادویی، با تهدیدات ماوراء طبیعی معروف به "کای" مبارزه کند...
خلاصه داستان: مدتها پیش، یک انسان موفق شد قدیمی ترین و قدرتمندترین اژدها را شکست دهد. این اژدها آنقدر قوی بود که حتی خدایان هم از آن می ترسیدند، اما پایان آن را به تنهایی پذیرفت. سپس ناگهان اژدها در زندگی جدیدی به عنوان پسری به نام دولان که در دهکده ای دور زندگی می کند از خواب بیدار شد.
اما یک روز، دولان در حین کاوش در یک باتلاق، با سلینا، موجودی که بخشی از آن انسان و بخشی مار است به نام لامیا ملاقات می کند...
خلاصه داستان: عصر طلایی برای شکارچیان گنج آغاز شده است، که با وجود خطرات، به خزانه های گنج در سراسر جهان در جستجوی شکوه حمله می کنند. ثروت، شهرت و قدرت بیاندازه در انتظار کسانی است که پیروز میشوند.
بیایید شکارچی گنج باشیم...
این قول بین کرای آندری و دوستانش زمانی به نتیجه غم انگیزی رسید که کرای جوان متوجه شد که استخوانی برای جستجوی گنج در بدنش وجود ندارد....
خلاصه داستان: "آماکاوا هاروتو" قبل از پیوستن به دوست دوران کودکیش که پنج سال پیش ناپدید شد، دار فانی را وداع کرد. "ریو" پسریه که در منطقه فقیرنشین زندگی می کنه و میخواد انتقام قتل مادرش که در پنج سالگیش اتفاق افتاد رو بگیره..
خلاصه داستان: نینا شروع بدی داشت، برای زنده ماندن دزدی می کرد و در نهایت توسط برادرش به بردگی فروخته شد. اما در کمال تعجب شاهزاده Azure، مقرر کرد که او زندگی یک شاهزاده خانم را داشته باشد ...
اما او چقدر می تواند به شاهزاده اعتماد کند؟ و آیا می تواند جلوی احساسات جوانه زده در قلبش را بگیرد...