خلاصه داستان: هفت اسرار معروفی که به نظر می رسد هر مدرسه ای دارد یکی از اصلی ترین افسانه های شهری ژاپن است. یکی از معروف ترین این داستان ها داستان هاناکو سان است: شبح دختر جوانی که حمام مدرسه را تسخیر می کند.
آکادمی Kamome نسخه مخصوص به خود را از افسانه هاناکو سان دارد. شایعات ادعا می کنند که اگر کسی با موفقیت موفق به احضار هاناکو سان شود، او هر خواسته ای را برای احضار کننده خود برآورده می کند. بسیاری از مردم که توسط شایعات فریفته شده اند سعی کرده اند با او تماس بگیرند، اما هر تلاشی با شکست مواجه شده است. با این حال، وقتی ننه یاشیرو، دختری که به ثروت عاشقانه امیدوار است، جرأت می کند هاناکو سان را احضار کند، متوجه می شود که "دختر" شایعه شده در واقع یک پسر است!
خلاصه داستان: گل دی راجر دزد دریایی قدرتمندی بود که صاحب ثروت فراوانی بود. زمانیکه دستگیر شد و در آستانه ی اعدام قرار داشت فاش کرد که گنج بزرگ او که وان پیس نام داشت جائی در گرند لاین مخفی شده . 22 سال پس از مرگ او پسری به نام مونکی تصمیم گرفت تا یک دزد دریایی بشود و به دنبال گنج برود...
خلاصه داستان: "تایجو اوکی" دانش آموز دبیرستانی، بعد از 5 سال آماده است تا به یوزوریها اوگاوا عشق خود را اعتراف کند. درست در همین زمان، یک چراغ سبز کور کننده به زمین می تابید و بشر را در سراسر جهان تبدیل به سنگ می کند..
چندین هزار سال بعد، تایجو بیدار می شود و ...
خلاصه داستان: تارو ساکاموتو را بزرگترین هیتمن تمام دوران میدانستند.خیلی ها از او می ترسیدند تا اینکه با زنی آشنا شد و عاشق او شد. در نتیجه، ساکاموتو زندگی جنایتکارانه خود را رها کرد و اکنون به عنوان منشی فروشگاه کار می کند.
پشت سر گذاشتن گذشته مشکوک او دشوارتر از آن چیزی است که ساکاموتو در ابتدا تصور می کرد. بسیاری از رقبا و شرکای سابق او باور ندارند که او واقعاً کار را ترک کرده ...
خلاصه داستان: تاکوپی از خانهاش در سیاره شاد سفر میکند تا شادی را بر روی زمین گسترش دهد، اما با شیزوکای بیلبخند آشنا میشود. دوستان مدرسه و زندگی خانوادگی او باعث ایجاد غم و اندوه در چهرهاش میشوند و تاکوپیِ پاکقلب مصمم است اوضاع را تغییر دهد...
خلاصه داستان: ویل سرفورت آرزو دارد با تبدیل شدن به یک جادوگر قدرتمند، به قول خود با دوست دوران کودکی اش عمل کند. اما او حتی قادر به انجام ساده ترین جادوها نیست و مجبور می شود تا برای کسب اعتبار در آکادمی جادویی Regarden با هیولاهای سیاه چال مبارزه کند...
خلاصه داستان: موری رانمارو بهعنوان یک کارمند نیمه وقت در یک حمام عمومی قدیمی کار میکند. هویت واقعی او یک خون آشام 450 ساله است. او که به دنبال طعم نهایی "خون یک باکره 18 ساله" است، همچنان از باکرگی ریهیتو 15 ساله، تنها پسر صاحب حمام محافظت می کند. با این حال، زمانی که ریهیتو به سن بلوغ میرسد، بحرانی به وجود میآید - او در نگاه اول عاشق دختری همکلاس میشود...
خلاصه داستان: (سال 198 دوران خورشیدی در توکیو) آتش نشانی ویژه با پدیده ای به نام احتراق خود بخودی انسان مبارزه می کند، که در آن انسان ها به جهنم های زنده ای تبدیل می شوند که “جهنمی” خوانده می شوند. برخلاف جهنمی های نسل اول که از موارد احتراق خودبخودی انسان هستند، نسل های جدیدتر توانایی دستکاری شعله ها را همرا با حفظن فرم انسانی دارند. "شینرا کاساکابه" که توانایی مشتعل کردن ارادی پاهایش را دارد، ردپای شیطان نامیده می شود، به جوخه مبارزه با آتش 8 ملحق می شود که از دیگر افراد استفاده کننده از شعله ها تشکیل شده و تلاش می کنند تا هر جهنمی که با آن مواجه می شوند را خاموش کنند....
خلاصه داستان: دو دانش آموز خجالتی به نام های Aharen و Raido است که هیچ گونه ارتباطی با هم ندارند ولی پس از اینکه یک روز Raido، پاک کن Aharen را از روی زمین برمیدارد و به او میدهد، این دو خیلی سریع با هم صمیمی میشوند...