خلاصه داستان: Rimuru Tempest نام جدید ساتورو میکامی 37 ساله است که بعد از اینکه توسط دزدان کشته می شود، در دنیایی دیگر مانند یک هیولای لیز می شود .در دنیای جدید دوستانی پیدا می کند و زندگی تازه ای را آغاز می کند...
خلاصه داستان: هایاتو کاسوکابه، پس از مرگ مادربزرگش به توکیو برمیگردد و کافه او را به ارث میبرد. او قصد دارد کافه را خراب کند و تبدیل به پارکینگ کند، اما متوجه می شود که مادربزرگش قبل از مرگ پنج دختر را به خانه برده است...
خلاصه داستان: از زمان های قدیم، شایعاتی در مورد وجود شیاطین آدم خوار که در جنگل کمین کرده اند وجود داشته است و به همین دلیل شهرواندان بومی، به هیچ وجه شب ها در بیرون از خانه نمی مانند. در افسانه ها، شیطان کشی وجود دارد که شب ها پرسه می زند و به شکار این موجودات خونخوار می رود. این شایعات به زودی برای "تانجیرو"ی جوان به واقعیتی خشن تبدیل میشوند و...
خلاصه داستان: سون گوکو، مبارزی با دم میمون، با مجموعهای از شخصیتهای عجیب و غریب به جستجوی توپهای اژدها میرود، مجموعهای از کریستالها که میتواند هر چیزی را که میخواهد به حامل خود بدهد.
خلاصه داستان: "تاتسومی" با دو دوستش برای تامین هزینه های روستای خود به پایتخت سفر می کند تا با شکار هیولاها و عضویت در ارتش روستای خود را نجات دهنداما...
خلاصه داستان: در "Assassination Classroom" یک موجود قدرتمند ادعا میکند که در عرض یک سال، زمین توسط او نابود خواهد شد، اما او با تبدیل شدن به یک معلم ، فرصتی را به انسانها میدهد و به دانشآموزانش میآموزد که چگونه او را بکشند.
خلاصه داستان: داستان انیمه درباره پسر جوانی به نام "شیل" است که والدینش را در یک آتش سوزی مشکوک از دست می دهد. او قسم میخورد تا انتقام خانوادهاش را بگیرد و در لحظه احضار شیطان با او قرار می گذارد تا در قبال روح خود، شیطان تمامی خواستههایش را انجام دهد تا بتواند انتقام خانوادهاش را بگیرد...
خلاصه داستان: پسری به نام اینویاشا که نیمه انسان است و نیمه شیطان، دنبال سنگ مقدسی است و در جریان پیدا کردن این سنگ عاشق دختری به نام کیکیو می شود و می فهمد که سنگ مقدس دست کیکیو می باشد و به او می گوید که من با قدرت این سنگ مقدس به انسان تبدیل میشوم و با هم زندگی می کنیم ولی بعد از مدتی کیکیو می فهمد که او می خواسته با قدرت سنگ مقدس به یک شیطان واقعی تبدیل شود و موقع دزدیدن سنگ مقدس با یک تیر مهر و موم شده او را به درختی آویزان می کند و...
خلاصه داستان: "هیناتا شویو" پس از مشاهده مسابقات والیبال کشوری از تلویزیون، به والیبال علاقه مند می شود و عضو تیم والیبال مدرسه راهنمایی میشود اما تیم آنها بعد از روبرو شدن با تیم کاگیاما توبیو که بازیکنان قوی ای دارد حذف میشود. شویو بعد از این شکست نا امیدنمی شود و تصمیم میگیرد از کاگیاما انتقام بگیرد اما وقتی که وارد دبیرستان میشود...