خلاصه داستان: "اونو آکیرا" حین وارد شدن به کاراکتری که به عنوان "ارباب شیطانی" در یک بازی شناخته می شود، به دنیایی دیگر منتقل می شود. در آنجا، دختری معلول را می بیند و سفر آن ها با هم شروع می شود. او توسط کشورها و مقدسانی که می خواهند ارباب شیطانی را نابود کنند هدف قرار می گیرد و هر جایی که می روند آشفتگی به بار می آید....
خلاصه داستان: اگر دختری که دوستش دارید، اعتراف کنه، چیکار میکنید؟ و اگر فقط یک دختر نباشد چطور؟ "کیساراگی آماتسویو" به تنهایی توسط سال بالایی اش "کاسماس" و دوست دوران کودکی اش "هیماوارای" دعوت می شود، او با انتظار شنیدن اعترافات آنها به ملاقات شان می رود اما هردوی آنها اعتراف می کنند که دوستش را دوست دارند...
خلاصه داستان: "شوییچی کاگایا" یک راز دارد. به غیر از داشتن نمرات عالی و مهارت در ورزش، خصوصیاتی دارد که نمی توان آن را عادی نامید. در واقع، حتی او را نمی توان انسان تلقی کرد.
یک صبح سرنوشت ساز، او به عنوان یک هیولا از خواب بیدار شد. با قدرتی غیر عادی ، حس بویایی غیر طبیعی ، پنجه های کرکی بزرگ و...
خلاصه داستان: خواهر و برادر سورا و شیرو با هم مخوف ترین تیم گیمرهای حرفه ای جهان ، (The Blank) را تشکیل می دهند.
هنگامی که آنها موفق می شوند خدا را در یک بازی شطرنج شکست دهند ، به دنیایی فرستاده می شوند که در آن همه اختلافات با بازی کردن حل می شود.
خلاصه داستان: "ناتسوئو فوجی" عاشق معلمش هینا شده است. ناتسوئو که می خواهد این حس را فراموش کند با یکی از همکلاسی هایش به اسم "رویی" که دختر عجیبی است وارد رابطه می شود...
خلاصه داستان: آکادمی خصوصی هیاکائو دانشجویان را برای زمان خود در دنیای واقعی آماده می کند. بسیاری از دانش آموزان فرزندان ثروتمندترین خانواده ها هستند. این آکادمی در روز، یک مدرسه معمولی است و به دانش آموزانش تاریخ، زبان و .. آموزش می دهد. اما در شب، آنجا به یک قمارخانه تبدیل می شودکه...
خلاصه داستان: "ريوما تاکباياشی" پس از گذراندن عمر نافرجام، در 39 سالگي و در خواب از دنیا رفت. اما سه خدا به او فرصت میدهند تا در دنیای جادو دوباره تناسخ یابد، دنیایی كه در آن تنها یک مأموریت دارد: خود بودن و لذت بردن از زندگی...
خلاصه داستان: داستان در مورد شخصی با نام ” یاتو ” است که یک خدای کوچک در میان ژاپنی هاست و خود را خدمتگذار مردم میخواند و میخواهد روزی میلیون ها انسان به فرقه ی او روی آورند با اینکه او حتی معبدی نیز برای خود ندارد. او روزگارش را با شرخری برای پنج ین میگذارند تا ...
خلاصه داستان: سال ها قبل ، جنگی در ژاپن آغاز شد که "کانتو" را مقابل "کانزای" قرار داد و کشور را تجزیه کرد. کانزای به کانتو وابسته شد ، اما کم کم پلیس و دولت کنترل کانزای را به دست جنایتکارانی به نام" آکوداما" از دست دادند...