خلاصه داستان: میسومی ماکوتو، توسط خداوند تسوکیومی به یک دنیای فانتزی فرا خونده میشود تا تبدیل به یک قهرمان شود. با این حال، تسوکیومی جذب او نمی شود و او را از وظایفش برکنار میکند...
خلاصه داستان: ناروتو یک نینجای جوان بود که به رویای خود یعنی تبدیل شدن به قویترین و برترین نینجای دهکده خود رسید و سرانجام چهرهی صورت او را به عنوان هوکاگه در کنار دیگر هوکاگه ها قرار دادند. اما داستان انیمه Boruto Naruto Next Generations متعلق به ناروتو نیست بلکه درباره نینجاهای جوانی از نسل جدید است که آمده اند تا جا پای او بگذارند و اتفاقاً سر دسته آنها پسر ناورتو، یعنی بروتو است...
خلاصه داستان: سه سال پس از جنگ، ماهیتو ماکی مادرش را در یک آتش سوزی غم انگیز در بیمارستان از دست می دهد. مدت کمی بعد از آن، پدرش با ناتسوکو، خواهر کوچکتر مادرش ازدواج کرد. آنها ماهیتو را از توکیو خارج می کنند تا به خانه روستایی مادرش پناه ببرند. در آنجا، ماهیتو مدام مورد تمسخر یک حواصیل (مرغ ماهی خوار) خاکستری عجیب و غریب قرار می گیرد که به نظر می رسد به او علاقه مند شده ...
خلاصه داستان: آنها قبل آنکه کسی بتواند به خاطر بیاورد، زندگی میکردند. آنها ساده و مقاوم هستند و شبیه هیچکدام از گونههای گیاهی و یا حیوانی نمیباشند، فقط عده ی معدودی از انسان ها از وجود و شکل انها اگاه هستند...
خلاصه داستان: «ریچل» 13 ساله در حالی از خواب بیدار می شود که خود را در زیرزمین یک خانه متروکه می یابد. او هیچ چیز از اتفاقاتی که برایش افتاده را به یاد ندارد و نمی داند در گجاست! در حالی که ریچل به دنبال پیدا کردن سرنخی برای فهم و درک بهتر موقعیت خود می باشد با «زک» آشنا می شود...
خلاصه داستان: لوسی دختری ۱۷ ساله که امید دارد یک جادوگر تمام عیار شود،یک روز به پسری به نام ناتسو بر می خورد که عضو یک گروه جادو به نام فری تیل ( fairy tail) هست.
خلاصه داستان: الهه "لیستارت" ، نجات دهنده دنیای گیربراند، قهرمانی را برای کمک فرا می خواند. قهرمان "سیا ریوگوین" رده پایینی دارد و به طرز احمقانه ای محتاط است و...
خلاصه داستان: دنیایی که قهرمان و پادشاه شیطانی همچنان به دشمنی با یکدیگر ادامه میدهند. جادویی بزرگ از قهرمان و پادشاه شیطانی سراسر جهانها را فرا میگیرد و در کلاس یک دبیرستان منفجر میشود. دانش آموزانی که در انفجار کشته میشوند، در دنیایی دیگر تناسخ پیدا میکنند و ...
خلاصه داستان: "تایچی" و "رین" دو دانش آموز دبیرستانی هستند که در روز روشن ناپدید شدند و به دنیایی از شمشیر و جادو وارد شده اند. آنها در نهایت و پس از حمله هیولاها، موفق به فرار شده و راه انجمن را در پیش می گیرند و در آنجا، متوجه می شوند که نیروی جادویی بسیار قدرتمندی را تصاحب کرده اند...
خلاصه داستان: "اونو آکیرا" حین وارد شدن به کاراکتری که به عنوان "ارباب شیطانی" در یک بازی شناخته می شود، به دنیایی دیگر منتقل می شود. در آنجا، دختری معلول را می بیند و سفر آن ها با هم شروع می شود. او توسط کشورها و مقدسانی که می خواهند ارباب شیطانی را نابود کنند هدف قرار می گیرد و هر جایی که می روند آشفتگی به بار می آید....