خلاصه داستان: در دنیایی که تنها اشراف زاده ها توانایی مبارزه با هیولاها (مانا) را دارند، دختر جوانی به نام "کوفا" برای یافتن استعداد "ماریدا" که دختری پر سر و صدا از خانواده دوک هست اعزام شده تا اگر هم استعدادی در او نیافت، او را به قتل برساند...
خلاصه داستان: ابیس جایی است پر از چاله ها و غارهای بزرگ، غارهایی کشف نشده که کسی از عمق آنها اطلاعی ندارد. درون این غارها موجودات ناشناخته ای وجود دارند و در طول تاریخ افراد زیادی برای کشف، پا به آنها گذاشته اند. افرادی که جرئت ورود به آنها را دارند "غارنوردان" نامیده می شوند. در شهر “اوسو” که در نزدیکی Abyss قرار دارد، “ریکو” زندگی می کند و آرزو دارد مانند مادرش که در گذشته غارنورد بوده، پا به غارها بگذارد و رازهای آنها را کشف کند...
خلاصه داستان:
(سال 198 دوران خورشیدی در توکیو) آتش نشانی ویژه با پدیده ای به نام احتراق خود بخودی انسان مبارزه می کند، که در آن انسان ها به جهنم های زنده ای تبدیل می شوند که “جهنمی” خوانده می شوند. برخلاف جهنمی های نسل اول که از موارد احتراق خودبخودی انسان هستند، نسل های جدیدتر توانایی دستکاری شعله ها را همرا با حفظن فرم انسانی دارند. "شینرا کاساکابه" که توانایی مشتعل کردن ارادی پاهایش را دارد، ردپای شیطان نامیده می شود، به جوخه مبارزه با آتش 8 ملحق می شود که از دیگر افراد استفاده کننده از شعله ها تشکیل شده و تلاش می کنند تا هر جهنمی که با آن مواجه می شوند را خاموش کنند....
خلاصه داستان: "کیریتو" در میان درختانی عظیم و بلند بیدار می شود. در حین اینکه بدنبال این است تا بفهمد کجاست، با پسرکی که تنها یک NPC است، ولی احساساتی مشابه انسانها دارد. اما در جین جستجو برای یافت والدین پسرک، خاطراتی مشترک با پسرک و دختری مو بلوند به یاد کیریتو می آید!
خلاصه داستان: پس از یک جنگ بزرگ، وایولت اورگاردن، یک زن جوان سرباز سابق، در یک آژانس نویسندگی شغلی پیدا میکند و به انجام وظایفی میپردازد تا نامههایی بسازد که بتواند افراد را به هم متصل کند.
خلاصه داستان: ای رانتال پایتخت پادشاهی تازه تاسیس جادوگر، از کمبود شدید کالا رنج می برد. شهری که زمانی مرفهی بود حالا با بحران مواجه است. برای جبران، آینتس آلبیدو را به عنوان فرستاده دیپلماتیک به شهر می فرستد...
خلاصه داستان: شکارچیان در زمینه های بسیار متنوعی از گنج یابی تا آشپزی تخصص دارند. آنها به منابع و اطلاعات غیرقابل دسترس دسترسی دارند که به آنها اجازه می دهد رویاها و علایق خود را دنبال کنند. با این حال، شکارچی بودن یک امتیاز ویژه است که تنها با شرکت در یک امتحان مرگبار با درصد موفقیت بسیار پایین به دست می آید.
گون فریکس، پسری 12 ساله با امید به یافتن پدر گمشده اش، برای شرکت در امتحان شکارچی تلاش می کند. در طول راه، او سه همراه را انتخاب می کند که قصد دارند آزمایش خطرناک را نیز انجام دهند: کوراپیکای انتقام جو، دکتر مشتاق لئوریو پالادیک نایت، و کودکی شیطون هم سن با گون، کیلوا زولدیک.
در حالی که چهار شکارچی مشتاق وارد یک ماجراجویی خطرناک می شوند، آنها برای رویاهای خود می جنگند در حالی که از شانس ها سرپیچی می کنند.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: ادوارد الریک، کیمیاگر جوان، در زندگی 12 سالهاش چیزهای زیادی از دست داده . زمانی که او و برادرش آلفونس سعی میکنند مادرشان را زنده کنند، ادوارد برادر و دو عضوش را از دست میدهد...