خلاصه داستان:
دو برادر مادر حود را به دلیل بیماری از دست می دهند. آنها با نیروی علم کیمیا، از دانشی ممنوعه برای سلامتی مادرشان استفاده می کنند. اما کار آنها با شکست روبرو شده و به عنوان مجازاتی برای استفاده از این گونه کیمیا، برادر بزرگتر، پای چپش و برادر کوچکتر، تمام بدنش را از دست می دهد. در ادامه ادوارد سوگند یاد می کند که به دنبال اکسیر بگردد تا خود و برادرش را به بدن های اولشان بازگردان..
خلاصه داستان: انيمه Naruto درباره پسري به نام ناروتو است در دهكده ای با نام كونوها زندگي مي كند . پدر مادر ناروتو بعد از به دنيا امدن او از دنيا رفتند و او تنها زندگي مي كند . وقتي ناروتو نوزاد بود هيولايي به نام "كيوبي" را در بدن او مهر كردن و به خاطر همين قضيه تمام مردم دهكده از ناراتو مي ترسند و به نوعي او را از خودشون طرد كردند . سپس "ناروتو" تصمیم می گیرد ...
خلاصه داستان: در داستان های قدیمی، چهار قهرمان که دارای شمشیر، صلیب، کمان و سپر هستند، از زمین در مقابل فجایع پی درپی محافظت کرده اند. پادشاهی "ملرومارک" تصمیم میگیرد این شخصیتهای افسنه ای را احظار می کند. در ژاپن مدرن به این درخواست پاسخ داده می شود و این قهرمانان به این جهان منتقل می شوند...
خلاصه داستان: دنجی از یک زندگی عادی نوجوانی ربوده می شود و چیزی جز بدهی عظیم پدر مرده اش باقی نمی ماند. تنها همراه او حیوان خانگی اش، شیطان اره برقی پوچیتا است که با او شیاطینی را برای پول می کشد که به ناچار به جیب یاکوزا می افتند. تنها کاری که دنجی می تواند انجام دهد این است که رویای یک زندگی خوب و ساده داشته باشد: زندگی با غذاهای خوشمزه و یک دوست دختر زیبا در کنارش. اما یک عمل خیانت حریصانه توسط یاکوزا منجر به مرگ بیرحمانه و نابهنگام دنجی میشود و تمام امید به دستیابی او به خوشبختی را از بین میبرد.
قابل توجه است، یک قرارداد قدیمی به پوچیتا اجازه می دهد تا با دنجی متوفی ادغام شود و قدرت های شیطانی به او بدهد و او را به هیبریدی تبدیل کند که می تواند اعضای بدنش را به اره برقی تبدیل کند. از آنجایی که تواناییهای جدید دنجی خطر قابلتوجهی برای جامعه به همراه دارد، ماکیما، شکارچی نخبه اداره امنیت عمومی، او را جذب میکند و به او اجازه میدهد تا زمانی که از دستور او اطاعت کند، زنده بماند. دنجی با هدایت وعده یک زندگی محتوایی در کنار یک زن جذاب، همه چیز خود را وقف می کند و با تمام وجود می جنگد تا رویاهای ساده لوحانه خود را به واقعیت تبدیل کند.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: یک لرد سامورایی که مجروح شده، با 48 شیطانی که در معبد زندانی هستند برای فرمانروایی تمام دنیا معامله می کند.شیاطین برای انجام این کار از او درخواست 48 قسمت از بدن فرزندش که هنوز به دنیا نیامده را می کنند. پس از تولد بچه، مادرش او را در سبد می گذارد و در رودخانه رها می گند...