خلاصه داستان: "واکانا گوجو" به یک چیز اهمیت می دهد: ساخت عروسک های هینا. او در یافتن دوست و حتی برقراری گفتگو مشکل دارد. اما پس از اینکه محبوب ترین دختر مدرسه "مارین کیتاگاواگ راز خود را فاش می کند، هدف جدیدی از مهارت های خیاطی خود کشف می کند. آنها با هم رویاهای او را به واقعیت تبدیل خواهند کرد....
خلاصه داستان: "شوییچی کاگایا" یک راز دارد. به غیر از داشتن نمرات عالی و مهارت در ورزش، خصوصیاتی دارد که نمی توان آن را عادی نامید. در واقع، حتی او را نمی توان انسان تلقی کرد.
یک صبح سرنوشت ساز، او به عنوان یک هیولا از خواب بیدار شد. با قدرتی غیر عادی ، حس بویایی غیر طبیعی ، پنجه های کرکی بزرگ و...
خلاصه داستان: برای سرباز سابق "جووزو اینویی" تنها یک سوال مطرحه است: (چه کسی او را تبدیل به سایبرگ کرده و تمام خاطراتش را پاک کرده است؟) بس از پایان جنگ، سربازهای سایبرگ که به "گسترش یافته" معروف اند، مرخص شده اند. "جووزو اینویی" هم یکی از انها بوده است، مردی که بدنش تبدیل شده و سرش هم با یک تفنگ عظیم جایگزین شده بود. بدون هیچ خاطرهای از زندگی گذشته اش ...
خلاصه داستان: در هوکایدو، منطقه ای در شمال ژاپن “سوگیموتو” از جنگ روسیه و ژاپن در مِجی جان سالم بدر می برد. او در طول جنگ سوگیموتوی فناناپذیر نامیده می شد و بدنبال این است تا همسرش را که در دوران جنگ ربوده شده بیابد …
خلاصه داستان: دکتر کنزو تنما، یک جراح مغز و اعصاب نخبه است که در راه صعود به سلسله مراتب بیمارستان است. تا اینکه یک شب، یک اتفاق به ظاهر کوچک، زندگی دکتر تنما را برای همیشه تغییر می دهد.
در حالی که برای انجام عمل جراحی روی کودکی زخمی آماده میشود، مدیر بیمارستان تماس میگیرد و به او میگوید به جای آن عمل جراحی را روی شهردار شهر که در معرض مرگ است انجام دهد.
اما به دلیل عذاب وجدان ، دکتر تنما در موضع خود می ایستد و به جای شهردار شهر، پسر جوان یوهان لیبرت را جراحی می کند.
سال ها بعد او متوجه میشود که چه "هیولا" ای را نجات داده و گذشته اش به سراغش می آید.
خلاصه داستان: ری کریاما یکی بازیکن ۱۷ ساله نخبه و مطرح شوگی است که به همین دلیل تحت فشار زیادی هم از طرف خانواده و هم از طرف جامعه شوگی است.او در 17سالگی بدنبال استقلال از خانواده اش است تا به تنهایی زندگی کند..
خلاصه داستان:
برای هزاران سال، وایکینگ ها به عنوان قوی ترین خاندانی که تشنه خشونت هستند، معروف بودند. "تورفین" پسر یکی از بزرگترین جنگجویان وایکینگ ها، کودکی خود را در میدان جنگ گذرانده و با ماجراجویی، آنقدر تجربه کسب کرده تا بتواند انتقام پدرش را که به قتل رسیده بگیرد..
خلاصه داستان: ایوری کیتاهارا برای سال اول تحصیلی خود در دانشگاه به شهر ساحلی ایزو نقل مکان می کند و در بالای گراند بلو، مغازه غواصی عمویش، اقامت می کند. ایوری امید و رویاهای زیادی در مورد داشتن یک تجربه دانشگاهی ایده آل دارد، اما وقتی وارد مغازه می شود درگیر فعالیت های الکلی اعضای بی خیال باشگاه غواصی می شود که در آن مکان حضور دارند. ایوری که توسط شینجی توکیتا و ریوجیرو کوتوبوکی از طبقات بالا متقاعد شده است، با اکراه به مهمانی عجیب آنها میپیوندد. پسر عموی او چیسا کوتگاوا بعداً وارد خانه می شود و او را در حال دستگیری می کند و باعث تحقیر کامل ایوری می شود.
گراند بلو بر اساس مانگای کمدی محبوب کنجی اینو و کیمیتاکه یوشیکا، ماجراهای ناگوار ایوری را با دوستان جدید عجیب و غریبش دنبال می کند که در تلاش برای تحقق بخشیدن به رویای دانشگاهی ایده آل خود است و در عین حال نحوه غواصی را نیز یاد می گیرد.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]