خلاصه داستان: یک نبرد رویال بین ابرانسان ها برای عنوان X، عنوان محبوب ترین قهرمان اتفاق می افتد....
این دنیایی است که قهرمانان توسط اعتماد مردم ایجاد می شوند و قهرمان که بیشترین اعتماد را کسب کرده است به عنوان X شناخته می شود - در این جهان ، اعتماد مردم را می توان با داده ها محاسبه کرد و این ارزش ها بر مچ دست همه منعکس می شود.
خلاصه داستان: آلن پس از عدم موفقیت در امتحان نهایی برای کار رویایی خود در دادگاه سلطنتی ، وعده داد که جادوگر جوان آلن چیزی بیشتر از عقب نشینی به یک زندگی ساده در حومه شهر نمی خواهد. متأسفانه برای او ، او حتی نمی تواند کرایه قطار را تحمل کند! تنها راه حل او به دست آوردن شغل است ، اما یک رهبری او چیزی جز متوسط است - دکه هوارد ، یکی از قدرتمندترین اشراف پادشاهی ، برای دخترش تینا به یک معلم خصوصی نیاز دارد.
علی رغم درخشش دانشگاهی ، تینا قادر به بازیگران حتی یک طلسم واحد است. برای بدتر شدن امور ، امتحانات ورودی برای آکادمی معتبر سلطنتی به سرعت نزدیک می شود و استعداد جادویی اجباری است! آیا آلن می تواند از برند منحصر به فرد خود در Spellcasting برای کمک به تینا در غلبه بر اختلال جادویی خود استفاده کند ، رمز و راز که حتی بهترین جادوگران پادشاهی نیز نتوانسته اند حل کنند؟ و آیا پدرش ، دوک ، حتی او را می خواهد؟
(منبع: J-Novel Club)
خلاصه داستان: در طی یک روز بارانی ، یک زن با یک حیوان عجیب و غریب که در کنار جاده منتظر است ، روبرو می شود. این موجود با درخواست ورود به آن ، در تلاش برای نشان دادن جذابیت خود ، چتر را به زن ارائه می دهد. او با توجه به ماهیت هوشمندانه خود ، موجودات سگ مانند را به خانه می آورد و به این ترتیب زندگی خود را با هم آغاز می کند.
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]
خلاصه داستان: در مه تاریخ و تاریکی، چه کسی زمزمه میکرد؟ وقتی مه خاکستری فرو میافتد، چه کسی در گوش کسی زمزمه میکند. نور هنوز میدرخشد، راز هرگز دور نبوده است...
خلاصه داستان: Hero Toto مهارت های خوبی دارد ، اما کمرویی شدید او باعث شده او نتواند یک مهمانی تشکیل دهد و باعث می شود وی در شهری که سفرش آغاز شد ، گیر بیفتد.
یک روز ، او به طور ناگهانی دعوت می شود تا توسط سه زن زیبا - سل ، شقایق و گور - به یک مهمانی بپیوندد. با خوشحالی از اینکه سرانجام در یک ماجراجویی قرار گرفت ، توتو پر از هیجان است ... اما او کمی می داند ، این زنان مرده اند که او را به قتل می رسانند!
یک رامکام حرمت مرگبار به عنوان قهرمان مضطرب اجتماعی ، که از هیجان صرفاً در اطراف زنان غش می کند ، خود را هدف سه همراه کشنده پیدا می کند ، هر کدام دلایل خاص خود را برای خواستار رفتن او دارند!
(منبع: اخبار مال)
خلاصه داستان: یو یوتانی ، دانش آموز دبیرستانی سال اول با چشمان تیز ، سوراخ های بزرگ و موهای دو تنی چشمک زن ، یک دختر بد مشهور نیست که همه راهی می کنند. او در واقع یک دختر بسیار خوب است و ذهن او همیشه پر از افکار مدونا مدرسه ، آتوری میوزوتوری است. یوو که مایل به جلب توجه رئیس کمیته انضباطی آتوری است ، تصمیم می گیرد که از دانشجوی افتخاری خارج شود و به "بزهکار بد" تبدیل شود. یک کمدی مدرسه ای که مبارزات یک بزهکار کمی احمقانه خود را به تصویر می کشد ، در حال شروع است!
(سایت رسمی ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: یک روز ، لوید ، یک جادوگر سفید ، از مهمانی قهرمان تبعید می شود. لوید ، که شغل خود را از دست داده است ، اتفاق می افتد که یک مهمانی S درجه را در یک تلاش به طور اتفاقی همراهی کند. در آن زمان ، هیچ کس نمی دانست که حزب قهرمان سقوط خواهد کرد و لوید شهرت می یابد ... هنوز. این داستان یک کاربر جادویی فوق العاده پشتیبانی است که فکر می کند او عادی است و ماجراجو می شود ، در حالی که او از اینکه چگونه او در نهایت بی نظیر می شود غافل است.
(منبع: Futabasha ، ترجمه شده)
خلاصه داستان: زندگی برای آن شرلی ، یتیم 11 ساله با تصور گسترده و خلق و خوی کوتاه آسان نیست. در پیچ و تاب سرنوشت ، او به خانه Cuthbert در Avonlea منتقل می شود. سرنشینان سالخورده ماریلا و متیو كوتبرت به دنبال پسری جوان برای كمك در مزارع بودند ، اما وقتی متوجه می شوند كه آن دختر است ، كاملاً شوك می كنند...
خلاصه داستان: Lufas Maphaahl ، Overlord و رهبر سیاه و سفید و رهبر ستارگان Tweleves of Heaven ، از بین رفته است.
یک مرد در بدن شخصیت بازی Exgate Lufas ، دویست سال پس از شکست او از دست هفت قهرمان از خواب بیدار می شود. دنیای بازی Exgate که او می دانست دیگر توسط انسان اداره نمی شود - و این دیگر فقط یک بازی نیست. Exgate دنیای خاص خود است که شخصیت ها درست مانند او فکر می کنند ، احساس می کنند و زندگی می کنند. Lufas از طریق Exgate سفر می کند و به دنبال دوازده ستاره بهشت طولانی است.
لوفا بدون کشور ، ارتش یا متفقین است. یک سؤال باقی مانده است: دلیل واقعی یک مرد معمولی به عنوان لوفا در Exgate دوباره تناسخ شد؟
[نوشته شده توسط Mal Rewrite]